فاطمه الزهرا

  • خانه 

ویژگی یاران امام زمان عج

24 آبان 1399 توسط مهناز مسن آبادی

 

یاران حضرت مهدی (ع )
یـاران امـام زمـان (ع ) چـنـد دسـته اند. دسته ای از آنان ، یاران خاص و ستاد فرماندهی آن حـضـرت هستند که تعدادشان 313 نفر است و همانها هستند که قرآن کریم در آیه 8 سوره هود از آنان به عنوان ((امت معدوده )) یاد می کند.

هـرگاه زمان ظهور برسد، خداوند این افراد را در اندک زمانی در مکّه ظاهر می کند و بدون حضور اینان قیام مهدی (ع ) شروع نمی شود.

دسـتـه دوم از یـاران حـضرت که پس از جمع آمدن پرچمداران و ستاد فرماندهی به یاری ایـشـان مـی آیـنـد طـبـق روایـات 10 یـا 12 هـزار نـفـرنـد. وقـتـی ایـن حـلقـه کامل شد، حرکت و قیام ، آغاز می شود.

حلقه سوم از یاران ، مؤ منانی هستند که پس از شروع قیام به آنان می پیوندند و لحظه به لحظه بر تعداد آنان افزوده می شود.

1. ماهیت یاران خاص
یاران خاص حضرت مهدی (ع ) چه ماهیتی دارند؟ چه کسانی اند؟ مشخصات آنان چیست ؟ و… .

طـبـق روایـات ، مـشـخـصـات ظـاهـری یـاران خـاص امـام زمـان (ع ) ؛ اسـم ، نـسـب ، شـغـل ، زبـان و القـاب آنـان در صـحـیـفـه ای ثـبـت شـده و نـزد حـضـرت موجود است :

امام جواد(ع ) به نقل از پدران بزرگوارش می فرماید:

همراه قائم (ع ) صحیفه مهر شده ای هست که اسامی یارانش همراه با ویژگیها، شهر، زینت و کـنیه هایشان در آن نوشته شده است .

تـعـداد یاران خاص 313 نفر به تعداد اصحاب بدر و اصحاب حضرت طالوت ذکر شده انـد، هـنـگـامـی کـه حـضـرت قـیـام مـی کند به دور او گرد می آیند. ((اِذا قامَ تَجْتَمِعُ اِلَیْهِ اَصـْحـابـُهُ عـَلی عـِدَّةِ اَهـْلِ بـَدْرٍ وَ اَصـْحـابِ طـالُوتَ، وَ هـُمْ ثـَلا ثـَمـِاءَةٍ وَ ثـَلا ثـَةَ عـَشـَرَ رَجُلاً…))

خداوند این افراد را از دورترین شهرهای دنیا برای یاری حضرت گرد می آورد.

در برخی روایات اسامی شهرهایشان نیز ذکر شده است . امام باقر(ع ) می فرماید:

سیصد و اندی نفر، به تعداد اهل بدر (313 نفر) در میان رکن و مقام با قائم (ع ) بیعت می کـنـنـد که نجبای مصر، ابدال شام و اخیار از اهل عراق در میان آنهاست .

در روایـتـی دیـگر آمده که : پنجاه نفرشان اهل کوفه اند و بقیه از اطراف و اکناف جهان ، که همدیگر را نمی شناسند و بدون وعده قبلی گرد آمده اند.

در روایـات از یـاران خـاص حـضـرت بـا عـنـاویـن زیـر یـاد شـده اسـت : ((رجـال الهیون ))، ((رجال مسوّمه ))، ((اصحاب الالویه ))، ((امراء))، ((وزراء))، ((خیر الامّه ))، ((ذخر اللّه ))، ((نقباء))، ((خواص ))، ((اولی قوّة ))، ((حکّام اللّه فی ارضه علی خلقه ))، ((الحکّام علی الناس )) و…

رسول خدا (ص ) می فرماید:

او را در طالقان گنجهایی است که از طلا و نقره نیست ، بلکه اسبهایی است بسیار زیبا و مردانی کاردان و کارساز ((وَلَهُ بِالطّالِقانِ کُنُوزٌ لا ذَهَبَ وَ لا فِضََّةِ، اِلاّ خُیُولٌ مُطَهَّمَةٌ، وَ رِج الٌ مُسَوَّمَةٌ…))

امام علی (ع ) می فرماید:

گـروهـی از مردان الهی دور او گرد می آیند، دعوتش را بر پای می دارند و یاری اش می کـنـنـد. آنـهـا وزیـران او هستند که سنگینی مسائل کشوری را بر عهده می گیرند و او را در مـسـئولیت بزرگی که خداوند به عهده اش گذاشته ، یاری می کنند ((وَ لَهُ رَجالٌ اِلهُیّون یـُقـیـمـُونَ دَعْوَتَهُ وَ یَنْصُرُونَهُ، هُمْ الوُزَراءٌ لَهُ، یَتَحَمَّلُونَ اَثْقُالَ المَمْلَکَةِ عَنْهُ، وَ یُعینُونَهُ عـَلی مـا قـَلَّدَه اللّهُ)).

امام صادق (ع ) می فرماید:

آنـهـا فـرمـاندهان ، قاضیان ، حاکمان شرع و فقیهان دین اند ((وَ هُمُ النُّجَباءُ وَ الْقُضاةُ وَ الْحـُکـّامُ وَ الفُقَهاءُ فِی الدّیِن …+.)) نتخب الاثر، لطف اللّه صافی ، ص 485، چاپ تهران ، 1373 ه‍ .

آنـان پـرچـمـدارانـی انـد کـه از جـانب خدا در روی زمین بر بندگان او حکومت می کنند؛ ((هُمْ اَصـْحـابُ الاَْلْوِیـَةِ، وَ هـُمْ حـُکـّامُ اللّهِ فـی اَرْضِهِ عَلی خَلْقِهِ))

بر اساس روایتی دیگر:

آنـان بـهـتـریـن امـت انـد کـه بـا نـیـکان اهل بیت همراه هستند ((اُولئِکَ هُمْ خِیارُ اَلاُمَّةِ مَعَ اَبْرارِ اِلعِترَةِ…))

بـر اسـاس بـعـضـی روایـات پـنـجـاه نـفـر از ایـن افـراد را زنـان تشکیل می دهند.

خـلاصـه کـلام ایـنـکـه تـدبـّر در روایـات یاد شده معلوم می کند که آنان افرادی معمولی نیستند. بلکه مردانی الهی و نیروهایی زبده ، لایق و کاردان ، بطانه و اصحاب سرّ امام زمان (ع ) هستند.

2. ماءموریت یاران خاص
از جمله اموری که در شناسایی هر چه بیشتر ماهیت یاران خاص امام زمان (ع ) به ما کمک می کند، بررسی روایاتی است که به تبیین ماءموریت آنان در حکومت جهانی حضرت مهدی (ع ) پرداخته اند. برخی از این ماءموریتها به قرار زیر هستند:

1 ـ 2. جنگ با ستمگران
اولیـن مـاءموریت یاران حضرت ، جنگی تمام عیار با مستکبران عالم است که در آغاز انقلاب بـزرگ حـضـرت ، در راءس هـمه کارهای قرار دارد. یاران خاص مهدی (ع ) در این جنگ ، در بـعـد انـدیشه تئوریسینهای انقلاب و در بُعد عمل ، سربازانی شجاع و فداکار در رکاب امـام زمـان (ع ) و گـوش بـه فـرمان آن حضرت هستند. وقتی حلقه یاران پس از 313 نفر کـامـل شـد قـیـام شـروع می شود و با ستمگران جهان در می افتند و آنان را قلع و قمع می کنند؛ به گونه ای که خدا خشنود شود.

امام باقر(ع ) می فرماید:

قائم آل محمد(ع ) شباهتهایی با پنج تن از پیامبران دارد… اما شباهت او به جدّ خود (پیامبر اکـرم (ص ) ) قـیام با شمشیر است و کشتنِ دشمنان خدا و پیامبر، و نیز جباران و سرکشان . او بـا (نـیـروی ) شـمـشـیـر و (نـیـروی ) تـرس ، (کـه در دل جـبـاران افـکـنـده مـی شـود) مـدد مـی گـردد.

امام جواد(ع ) می فرماید:

آنـگـاه کـه عـدد (مـورد نـظـر یـاران حـضـرت ) یـعـنـی ده هـزار نـفـر کـامـل شد، به اذن خدای بزرگ قیام می کند و بی درنگ به کشتار دشمنان خدا (و دین خدا) دست می یازد، تا خدای بزرگ خشنود گردد.

خـداونـد بـه دسـت ایـنـان طاغوتها و جبّاران را نابود می سازد و آنان را بر شرق و غرب عالم مسلّط می کند. امام باقر(ع ) می فرماید:

گـویـی که یاران قائم (ع ) را می بینم که بر خاور و باختر گیتی مسلط شده اند و هیچ چیز نیست مگر آنکه از آنان فرمان می برد.

2 ـ 2. مبارزه با انحرافها، تحریفها و برداشتهای نادرست از دین
دومـیـن مـاءمـوریـت یـاران خـاص امـام زمـان (ع ) در آغـاز انقلاب ، مبارزه کردن با انحرافها، تـحـریـفـهـا و بـرداشـتـهـای نـادرسـت از دیـن و مـذهـب اسـت . عـوامـل اصـلی ایـن انـحـرافات سه دسته صاحبان زر (سرمایه داران و اشراف )، صاحبان زور (حـکـومتهای غیر اسلامی و به ظاهر اسلامی ) و صاحبان تزویر (روحانیون وابسته و دنـیـاپـرسـت و جـیـره خـوار حـکـومـتـها و طبقات اشراف ) هستند؛ در واقع صاحبان زر و زور تـحریفها، برداشتها و تفسیرهای غلط را سفارش می دهند و صاحبان تزویر آن را اجرایی و عملیاتی می کنند.

امام صادق (ع ) می فرماید:

آزاری کـه قـائم (ع ) به هنگام قیام خویش ، از جاهلان آخرالزمان می بیند، به مراتب سخت تر است از آن همه آزار که پیامبر(ص ) از مردم جاهلیت دید. راوی می گوید:

این چگونه می شود؟ امام فرمود: پیامبر به میان مردم آمد در حالی که آنها سنگ و صخره و چـوب و تـخـته های تراشیده (بتهای چوبی ) را می پرستیدند، ولی قائم ما که قیام کند مـردمـان هـمـه از کـتـاب خـدا بـرای او دلیـل مـی آورنـد و آیـه هـای قـرآن را تاءویل و توجیه می کنند!

همچنین می فرماید:

امام قائم در جنگ خویش (با مخالفان ) به دشواریهایی بر می خورد که پیامبر برخورد نـکـرد؛ زیرا پیامبر آمد و مردم بتهای سنگی و چوبهای تراشیده شده را می پرستیدند (و گـرفـتـار تعالیم انحرافی نبودند)، لیکن قائم (در هنگام قیام خویش ) با مردمی روبه رو مـی شـود کـه رویاروی او می ایستند و آیه های کتاب خدا را در برابر او به نظر خود تاءویل می کنند و در همین راستا با او به نبرد بر می خیزند!

مـاءمـوریت یاران خاص حضرت در اینجا عبارت است از افشای خطوط انحرافی و جریانات فـکـری مـنـحـرف ، پاسخگویی منطقی و مستدل ، روشنگری و تبیین درست آموزهای دینی و نیز جنگیدن با کسانی که دست از افکار و اندیشه های نادرست خویش بر نمی دارند و حق خالص و اسلام ناب را نمی پذیرند.

یـاران خـاص مهدی (ع ) در پرتو تعالیم امام خویش ، به شناختی دست می یابند که هیچ اشـتباه و انحرافی در آن وجود ندارد. آنان راه و روش دین خدا و امام عظیم الشاءن خویش را بـه طـور یکدست ، یکسان و منسجم برای توده های ناآگاه تبیین می کنند و به طور هماهنگ بـه نـشـر تـعـالیـم نـاب اسـلامـی مـی پردازند. اینان علاوه بر توانمندیهای مدیریتی قـابـل تـوجـه ، در دیـن شـنـاسـی و مسائل مربوط به اسلام تخصص دارند و از فقیهان و اسلام شناسان راستین هستند.

امام صادق (ع ) می فرماید:

آن گروه که قائم هنگام قیام خویش با او کار می کنند، نجیبان ، قاضیان ، حاکمان شرع ، فقیهان و دین شناسانی هستند که (برکت و) مسحه الهی یافته اند؛ به گونه ای که هیچ حکمی بر آنان اشتباه نمی شود.

3 ـ 3. عمران و آبادی کشورها و برقراری عدالت
مـاءمـوریـت دیگر یاران خاص این است که پس از اقتدار یافتن حضرت مهدی (ع )، مسئولیت اداره کـشـورهـا را از جـانـب ایـشان بر عهده می گیرند و هر کدام عازم منطقه ای می شوند و پـایـه هـای مـسـتحکم بنای رفیع حکومت جهانی مهدوی را بنا می نهند و به عمران و آبادی کشورها می پردازند و عدالت اسلامی را برقرار می سازند.

هـنـگـامـی که قائم (ع ) قیام کند برای هر کشوری از کشورهای جهان فرمانروایی بر می گـزیـنـد و به او می فرماید: دستورالعمل تو در کف دست تو است ، هرگاه حادثه ای بر تـو روی دهـد کـه حـکـم آن را نـمـی فـهمی و طرز داوری در آن را نمی دانی ، به کف دستت بـنـگـر، هـر چـه در آن مـنـعـکـس بـاشـد بـر اسـاس آن عـمـل کـن ؛ ((اِذا قـامَ القـائِمُ بـَعـَثَ فی اَقالیمِ الاَْرْضِ، فی کُلِّ اِقلیمٍ رَجُلاً ثُمَّ یَقُولُ لَهُ: عـَهـْدُکَ فـی کـَفِّکَ، فـَاِذا وَرَدَ عـَلَیـْکَ مالا تَفْهَمُهُ وَ لا تَعْرِفُ القَض اءَ فیهِ، فَانظُرْ اِلی کَفِّکَ وَ اعْمَل بِم ا فیه ا)).

امام صادق (ع ) می فرماید:

حـضـرت مـهـدی (ع ) یـارانـش را در هـمـه شـهـرهـا می پراکند و به آنها دستور می دهد که عـدل و احـسـان را شـیـوه خـود سـازنـد. حـضـرت ، آنان را فرمانروایان کشورهای جهان می گـردانـد و بـه آنـهـا فـرمان می دهد که شهرها را آباد سازند؛ ((یُفَرِّقُ الْمَهْدِیُّ اَصْحابَهُ فـی جـَمـیـعِ الْبـُلْدانِ، وَ یـَاءْمـُرُهـُمْ بـِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ، وَ یَجْعَلُهُمْ حُکّاما فِی الاَقالیمِ، وَ یـَاءْمـُرُهـُمْ بـِعـُمـْرانِ الْمـُدُنِ)).

همان حضرت می فرماید:

حضرت ، والیان خود را به شهرها می فرستد و دستور می دهد که عدالت را در میان مردم پـیـاده کـنـنـد ((یـبـعـث الی امـرائه بـسـائر الامـصـار بالعدل بین الناس )).

بـدون تـردید تدبّر در این ماءموریت ها که در روایات تبیین شده اند، ماهیت یاران خاص و کـابـیـنـه دولت حـضـرت مـهـدی (ع ) را روشن تر می سازد. معلوم می شود که آن حضرت بهترینها را برای اداره جهان بر می گزیند و ستونهای مستحکم بنای رفیع حکومت جهانی را بـر آن اسـتـوار مـی سـازد و ایـن تـعـداد بـه تـعـبـیـر رسـول اکـرم (ص ) خـالص تـریـن و بـرتـرین وزیران حضرت مهدی (ع ) هستند؛ ((وُزَراءُ الْمـَهـْدِیِّ… وَ هـُمْ اَخـْلَصُ الوُزَراءِ وَ اَفـْضَلَ الوُزَراءِ)) و کـسـانـی انـد کـه قـدرت اجـرایی فوق العاده ای دارند و می توانند مملکتی را اداره کنند.

3. ویژگیهای یاران خاص امام زمان (ع )
ایـنـک بـا تـوجـه بـه روایـاتـی کـه دربـاره یـاران خاص حضرت ، ماهیت و ماءموریت آنان گـذشـت ، مـی تـوان گـمـانـه زنی زد که هسته مرکزی و ستاد فرماندهی تشکیلات حکومت جـهـانـی مـهـدی (ع ) بـایـد چـگـونـه و دارای چـه خـصـوصـیـاتـی بـاشـنـد. ولی در عـیـن حـال بـرای بـهـره گـیـری بیشتر از روایات معصومین (ع )، روایاتی را که درباره تبیین ویژگیهای یاران خاص امام زمان (ع ) وارد شده ، دست مایه خود قرار می دهیم .

این ویژگیها را بر اساس روایات در سه محور کلی می توان مورد بررسی قرار داد.

1 ـ 3. ویژگیهای ظاهری
در پاره ای از روایات ، ویژگیهای ظاهری یاران خاص حضرت مهدی (ع ) بیان شده است . مـانـنـد روایـاتـی کـه دربـاره مـشـخـصـات ظـاهـری آنـان از قبیل اسامی آنان و شهرهای آنان و غیر آن وارد شده که برخی از آنان پیش از این ذکر شد.

بـعـضـی روایات درباره خصوصیات ظاهری آنان ، روایاتی است که محدوده سنّی آنها را بـیـان کـرده و بـیـشـتر آنها را جوان معرفی می کنند. به عنوان نمونه ، امام باقر(ع ) می فرماید:

یـاران قـائم هـمـه جـوان انـد و پیرمرد در میان آنان نیست مگر مانند سرمه در چشم و نمک در غـذا، و کـم تـریـن چـیـز در غـذا نـان است ((اَصْحابُ القائِمِ شَبابُ لا کَهُوُلَ فیهِمْ، اِلاّ مِثْلَ الْکـُحْلِ فِی الْعَیْنِ وَ المِلْحِ فِی الزّادِ، وَ اَقَلُّ الزّادِ المِلْحُ))

بعضی دیگر از روایات به رنگ ، قد و اندازه ، زیبایی و لباس پرداخته می فرماید:

هـمـه آنـهـا یـک رنـگ و هـم اندازه اند، جمال و لباسهایشان یکسان است ((… وَ الزِّیُّ واحِدٌ، وَ القـَدُّ واحـِدٌ، وَالجـَمـالُ واحـِدٌ، وَ اللِّبـاسُ واحـِدٌ…))

بـرخی دیگر از روایات نیز چنان که گذشت به جنسیت تعدادی از یاران خاص پرداخته و ذکر می کند پنجاه نفر زن همراه آنان است .

پاره ای دیگر از روایات به قدرت بدنی آنان پرداخته ، می فرماید:

چـون امـر ظـهـور حـضـرت واقـع شـد، بـه هـر انـسـان [از یـاوران ایـشـان ] نـیـروی چـهـل مـرد داده مـی شـود ((اَنَّه لَوْ قَدْ کانَ ذلِکَ، اُعْطِیَ الرَّجُلُ قُوَّةَ اَرْبعینَ رَجُلاً…))

یا می فرماید:

هـمـانـا بـه یـک نـفـر از آنـان نـیـروی چـهـل مـرد داده مـی شـود و دل او از قطعه فولاد سخت تر می شود، اگر به کوههای آهن روی آورد آنها را قطعه قطعه می کند!

2 ـ 3. ویژگیهای نفسانی
روایـات مـتعددی به تبیین ویژگیهای معنوی و نفسانی یاران خاص امام زمان (ع ) پرداخته انـد. خـصـوصـیـاتی مانند علم و معرفت ، ایمان ، خشیت الهی ، طهارت و تقوا، زهد، بینش و بصیرت ، عبادت و بندگی ، توجه به خدا، دعا و ذکر و نیایش و استغفار، شب زنده داری ، شرح صدر، صبر و شکیب و غیر اینها برخی از خصلتهای معنوی و نفسانی یاران خاص حـضـرت مهدی هستند که در روایات به آنان اشاره شده است و ما در اینجا به ذکر بعضی از آنها بسنده می کنیم .

یـک . ایـمـان : در نـظـام حـکومت جهانی حضرت مهدی (ع ) عنصری که بیش از دیگر عناصر اهـمـیـت دارد و مـی تـوانـد مـثـل کـلیـدی قـفـلهـای بـسـتـه را در هـمـه مـوارد و مـسـایـل بـاز کـنـد، عـبـارت اسـت از ایـمـانی عمیق و استوار که هم همت را بر می انگیزد، هم بـازوان و گامها را محکم می کند و هم دلها را استحکام می بخشد؛ به گونه ای که حوادث دنـیـا نمی تواند هیچ تزلزلی در آنها ایجاد کند. دلهای کارگزاران حکومت مهدوی (ع ) با چنین ایمانی استوار مستحکم است . آن حضرت ، مؤ من ترین افراد را برای حکومت جهانی اش برگزیده است .

 

گـاهـی از ایـن ویـژگـی در روایـات بـه صراحت یاد شده و به عنوان مؤ منان حقیقی مورد ستایش ‍ قرار گرفته است . چنان که امام باقر(ع ) می فرماید:

بدانید که آنها مؤ منان حقیقی اند ((اَلا هُمُ المُؤ مِنُونَ حَقّاً…))

بـر ایـن اسـاس یاران خاص حضرت از تمام اوصافی که در قرآن کریم برای ((مؤ منان حقیقی )) بیان شده ، برخوردار خواهند بود.

گـاهـی از آنـان به عنوان موحّدان واقعی یاد شده است که به توحید ناب دست یافته اند ((فَهُمُ الَّذینَ وَ حَّددُوا اَللّهَ حَقَّ تَوْحیدِه )).

گـاهـی نـیـز در قـالب تـشبیه و مانند آن از این ویژگی یاد شده است مانند این گفتار امام صادق (ع ) که می فرماید:

آن (گنجینه ها) مردانی هستند که دلهایشان مانند پاره های آهن است ، هیچ گونه تردیدی در آنـهـا راه نـدارد، در اعـتـقـادشـان بـه خـدا از صـخـره و سـنگ محکم ترند ((… هِیَ رِجالٌ کَاَنَّ قـُلُوبـَهـُمْ زُبـُرُ الْحـَدیـدِ، لا یـَشـُوبـُهـا شـَکُّ، فـی ذاتِ اللّهِ اَشَدُّ مِنَ الحَجَرِ…))

در بعضی روایات نیز بر قوت جسمانی یاران خاص اشاره شده و در ضمن آن قوت ایمان هر کدام از آنان از پاره های آهن محکم تر دانسته شده است مانند روایتی که می گوید: به هر کدام ، توانایی چهل نفر داده شده و دلی مستحکم تر از پاره های آهن دارد.

بـدیـهـی اسـت کـه هـمـیـن قـوت ایـمـان اسـت کـه در مـیـدان عـمـل ، قـدرت مدیریت و فرماندهی را پدید می آورد؛ ایمان به خدا، ایمان به راه ، هدف و آرمان حاکمیت جهانی توحید و عدالت ، احساس ‍ فداکاری در راه هدف و خویشتن را جزو حزب اللّه و جـنـداللّه دانـسـتن ؛ اینهاست که گروهی اندک را در صحنه مبارزه با کفر و استکبار جـهـانـی پـیـروز مـی کند ((کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثیرَةً بِاِذْنِ اللّهِ)).

دو. طـهـارت و تـقـوا: یـک رکـن مـدیـریـت ایـده آل ، حـفـظ طـهـارت و تـقـوا، پـاکـیـزگی در عـمـل و اجـتـنـاب از هـر گـونـه اخـتـلاط بـا اهـداف غـیـر مـشـروع یـا اهـداف غـیـر مـقـبول و غیر اخلاقی است . مدیر خوب ، مدیری است که هر کاری را بر عهده می گیرد، آن را با رعایت اصول اخلاقی صحیح انجام دهد.

یاران خاص مهدی (ع ) به جهت برخورداری از طینتی پاک و طهارت و تقوایی ستودنی از انواع فسادی که حکومتها دچار آن می شوند، مبرّا هستند. فساد مالی ، فساد کاری ، قرارهای نـامـشـروع و نـامـوجـه در زمـیـنـه هـای مـسـایـل کـاری ، جـاذبـه هـای دنـیـایـی دل آنـان را نـمـی لرزانـد و تـاءثـیـری در آنـان نـدارد. آنـهـا بـر اصـول خـود پـای بـنـدنـد و پای خود را از مسیری که برایشان ترسیم شده ، ذرّه ای کج نمی گذارند.

امام حسن عسکری (ع ) این ویژگی یاران خاص مهدی (ع ) را این گونه بیان می کند:

خداوند آنها را با پاکی نطفه و پاکیزگی سرشت ، پاک و پاکیزه نموده است ، دلهایشان از آلودگـی نـفـاق پـیـراسـتـه ، قلبهایشان از تیرگی اختلاف پاکیزه ، روح و روانشان بـرای پـذیـرش احـکـام دیـن آمـاده … بـه آیـیـن حـق گـرویـده و در راه اهـل حـق گـام سـپـرده انـد ((بـِرَّاءَهـُمُ اللّهَ فـی طـَهـارَةِ الْوِلا دَةِ وَ نـَفـَاسَةِ التُّرّْبَةِ، مُقَدَّسَةٌ قـُلُوبـُهـُمْ مـِنْ دَنَسٍ النِّفاقِ، مُهَذَّبَةٌ اَفْئِدَتُهُمْ مِنْ رِجْسِ الشِّقاقِ، لَیِّنَةٌ عَرائِکُهُمْ لِلدّینِ… یَدی نُونَ بِدی نِ الحَقِّ وَ اَهْلِهِ…))

امام صادق (ع ) نیز می فرماید:

خـداوند با دست قدرت خود بر شکم و پشت آنها، می کشد، دیگر هیچ حکمی بر آنها دشوار نـمـی نـماید ((یَمْسِحُ اللّهُ بُطُونَهُمْ وَ ظُهُورَهُمْ فَلا یُشْکِلُ عَلَیْهِمْ حُکْمٌ))

آنـان بـا امـام خـود پیمان می بندند که از محارم الهی و آلودگیهای دنیایی چشم بپوشند. بـنابراین ، یاران خاص حضرت با پاک سیرتی خود در مسیر پاکی و تقوا گام بر می دارنـد. و حـکومت جهانی مهدی (ع ) مانند بعضی کشورهای اسلامی نخواهد بود که رهبران و مـسئولان آنها، فسق و فجور کنند و محرمات کبیره را عملا انجام دهند، شرب خمر و تجاوز و تـعـدی از حـدود الهـی کـنند و به انواع مفاسد و آلودگیها گرفتار شوند. چنانکه امروزه مـشـاهـده مـی شـود هـر از چند گاهی طبل رسوایی برخی از سران ممالک در عرصه جهانی نواخته می شود.

سـه . عـلم و مـعـرفـت : بـدیـهی است که کابینه مهدی (ع ) برای اداره حکومت جهانی اش از تـمـام آنـچـه لازمـه مـدیـریـت ایـده آل اسـت ، بـرخوردارند. از جمله شاخصه های مهم در این عـرصـه عـلم و دانـش اسـت . آنـچـه در بـعضی روایات ذکر شد که هر کدام از آنان قوت و تـوان چـهـل تـن را دارد، عـلاوه بـر تـوان جـسـمـانـی ، تـوان اداره و تـدبـیـر امـور را نیز شامل می شود که علم و آگاهی لازمه آن است .

شاخصه علم و دانش در همه سطوح مدیریت اعم از سطوح بالا، میانی و رده های پایین باید مـورد تـوجـه قـرار گـیرد و هر مدیری باید علم و آگاهی ویژه حوزه کاری و مدیریتی را بر اساس ‍ آموزه های دینی و مکتبی داشته باشد.

یـاران خـاص حـضـرت مـهـدی (ع ) در حـوزه مـسـئولیتی خویش مدیریت علمی خواهندکرد. با مـدیـریـت غیر علمی نمی توان جهان را اداره کرد. جالب این است که مدیریت علمی آنان بر اساس ‍ موازین اسلامی و منطبق بر کتاب و سنّت است . چنانکه امیر مؤ منان (ع ) فرمود:

ای مردم ! سزاوارترین کس در امر حکومت و مدیریت ، قوی ترین آنان و آگاه ترین آنها به امر خدا در آن است ((اَیُّها النّاسُ! اِنَّ اَحَقَّ النّاسِ بِهذا الاَْمْرِ اَقْواهُمْ عَلَیْهِ وَ اَعْلِمُهُمْ بِاَمْرِ اللّه فیهِ)).

آنـان از نـظـر عـلمی در بالاترین درجه قرار دارند و از جام حکمت الهی و معرفت دینی به طـور شـایـسـتـه سـیـراب گـشـتـه انـد. هـمـان حـضـرت مـراتـب فضل و کمال علمی آنان را چنین توصیف می کند:

پـس در آن فـتـنـه هـا(ی آخـرالزمـان ) گـروهـی صـیـقـلی مـی شـونـد مـانـنـد صـیـقـل یـافـتـن شـمـشیر به دست آهنگر، دیده های آنان به نور قرآن جلا داده و تفسیر در گـوشـهـایـشـان جـا گـرفته شود. در شب جام حکمت را به آنها بنوشانند. بعد از آنکه در بامداد هم نوشیده باشند.

چـهـار. مـعـرفـت الهـی : یـاران خـاص حـضـرت عـلاوه بـر تـوانـمـنـدی هـای مـدیـریـتـی ، اهل سیر و سلوک معنوی هستند و از مراتب بالای معرفت الهی برخوردارند. به این ویژگی بـا تـعـبـیـرهـای مـخـتـلفـی در روایـات اشـاره شـده اسـت . بـه عـنـوان مثال امام صادق (ع ) می فرماید:

عارفان به خداوند متعال از اهل حقایق که از روی کشف و شهود ربّانی عارف به خدا هستند، بـا او بـیـعـت مـی کـنـنـد ((یـُبایِعُهُ العارِفُونَ بِاللّهِ تَعالی مِنْ اَهْلِ الحَقائِقِ عَنْ شُهُودٍ وَ کَشْفٍ بِتَعْریفٍ اِلهیٍّ)).

امام باقر و صادق (ع ) از امام علی (ع ) در توصیف آنان می فرمایند:

مـردانـی کـه خـدا را بـه حقّ شناخته اند، آنها یاوران حضرت مهدی (ع ) در آخرالزمان هستند ((… رِجـالٌ عـَرَفـُوا اللّهَ حـَقَّ مـَعـْرِفـَتـِهِ، وَ هـُمْ اَنْصارُ المَهْدِیِّ فی آخِرِ الزَّمانِ)).

از برخی روایات می توان استفاده کرد، که آنان در اثر عرفان عملی به مراتبی رسیده اند که قدرت تصرف در عالم دارند. به عنوان نمونه امام رضا(ع ) می فرماید:

شـیـعـیـان او از اطـراف و اکناف جهان به سوی او می شتابند و زمین زیر پای آنها طیّ می شود، تا به محضر او رسیده بیعت نمایند.

در روایتی دیگر می خوانیم :

آنها در شرق و غرب جهان در محراب و یا رختخواب خود هستند، بانگ امام را می شنوند. همین یـک بـار صـدا بـه گـوش همه آنها می رسد و همگی به سوی او می شتابند، چیزی نمی گـذرد مـگـر بـه مـقـدار یـک چـشـم بـه هـم زدن که همگی در نزد او گرد می آیند.

در روایتی دیگر دارد:

گروهی از آنها شبانه از رختخوابشان ناپدید می شوند و صبح در مکه حاضر می شوند و بـرخـی از آنها آشکارا دیده می شوند که روی ابرها راه می روند.

یک احتمال از این گونه روایات همین است که دست کم برخی از یاران حضرت طیّ الارض ‍ دارند و زمین زیر پای آنها طی می شود.

پـنج . معنویت : پشتوانه انقلاب جهانی حضرت مهدی (ع )، معنویت است . مهدی (ع ) در مورد یاران خود روی قدرت معنوی و اراده ناشی از ایمان و انسانیت ، تکیه می کند و به آن اهمیت مـی دهـد. از ایـن رو، در هر موقعیتی آنان را به تعبّد و تضرع سفارش می کند، تا هدف را فـرامـوش و مـقـصـد را گـم نـکـنـنـد و پیروزیهای پیاپی ، آنان را به غفلت و غرور دچار نـسـازد. هـمـواره پیروزی را از جانب خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او بدانند. امام باقر(ع ) می فرماید:

چون حضرت مهدی (ع ) بر فراز نجف برآید به یارانش خطاب می کند: امشب را به عبادت به روز آورید. آنان برخی در رکوع و برخی در سجده شب را به سحر می رسانند و به درگـاه خـدا تـضـرّع مـی کـنند ((حَتّی اِذا صَعَدَ النَّجَفَ قالَ لاَِصحابِهِ: تَعَبَّدُوا لَیْلَتَکُمْ فَیَبیتُونَ بَیْنَ راکِعٍ وَ ساجِدٍ یَتَضَرَّعُونَ اِلَی اللّهِ)).

عبادت و بندگی ؛ نماز و روزه ، ذکر خدا، تلاوت قرآن ، شب زنده داری ، تضرّع و راز و نـیاز با خدا، ارتباط دلها با خدای متعال ، خدا را هدف قرار دادن ، فریب ظواهر را نخوردن ، دلبـسـتـگـی پـیـدا نـکـردن بـه زر و زیـور و زخـارف دنـیـا و امـوری دیـگـر از ایـن قـبـیـل معرّف معنویت و بنیه معنوی یک انسان و یا مجموعه ای از انسانها هستند و یاران خاص مهدی (ع ) از همه جهات یاد شده برخوردارند.

امام جواد(ع ) از پدران بزرگوارش عبودیت و بندگی آنان را این گونه توصیف می کند:

آنـان سـلحـشـورانـی هـستند که در اطاعت خدا بسیار سخت کوش اند ((هم کَرّارُونَ مُجِدُّونَ فی طاعَةِ اللّه …))

امـام صادق (ع ) شب زنده داری و تضرّع آنان به درگاه خداوند را این گونه توصیف می کند:

آنان مردانی هستند که شبها نمی خوابند و زمزمه نمازشان چون نغمه زنبوران از کندو به گـوش ‍ مـی رسد. شبها را با شب زنده داری سپری می کنند ((رِجالٌ لا یَن امُونَ اللَّیلَ، لَهُمْ دَوِیُّ فـی صـَلَو اتـِهِمْ کَدَوِیِّ النَّحْلِ، یَبیتُونَ قِیاما عَلی اَطْرافِهِمْ…))

از ایـن گـونـه روایـات اسـتـفـاده مـی شـود کـه یـاران مـهـدی (ع ) در انـقـلاب جهانی اش ، عاشوراییانی هستند که عرفان و معنویت را با حماسه در هم آمیخته اند:

آنان در دل شب ، ناله هایی از خشیت خدا دارند چون ناله مادران داغ پسر دیده . آنها شب زنده داران در دل شـب و روزه داران در طـول روز هستند گویی داءب و روش همه آنان یکی است ؛ ((لَهـُمْ فـی اللَّیلِ اَصْواتٌ کَاَصْواتِ الثَّواکِلِ حُزْناً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ، قُوّامٌ بِاللَّیْلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ کَاَنَّما دَاءْبُهَمْ دَاءْبُ واحِدٌ…))

شش . بصیرت : یاران مهدی (ع ) از شمّ سیاسی فوق العاده بالا، آگاهی به زمان و مکان ، تـحـلیـل سـیـاسـی از مـسـایـل جـهـانـی و در یـک کـلمـه از بـصـیـرت و روشـن بـیـنـی قابل توجهی برخوردارند.

بـرخـی روایـات ایـن ویـژگـی آنـان را بـه قـندیلهایی تشبیه کرده اند که دلهایشان را روشن کرده است ((کاَنّ قُلُوبَهُمُ القَنادیلُ)).؛

یـاران مـهـدی (ع ) شـمشیرها را در راه حق آختند و بصیرتی را که در کار دین داشتند آشکار کـردنـد. طـاعـت پـروردگـارشـان را پـذیـرفتند و فرمان واعظ خود را شنیدند ((… حَمَلُوا بـَصـائِرَهُمْ عَلی اَسْی افِهِمْ وَ دانُوِ لِرَبِّهِمْ بِاَمْرِ واعِظِهِمْ))

آنـان بـه جـهـت چـنـیـن بصرتی از رفتن کسی وحشت نمی کنند و از آمدن کسی به جمع خود پایکوبی نمی کنند ((.. لا یَسْتَوحِشُونَ اِلی اَحَدٍ، وَ لا یَفْرَحُونَ بِاَحَدٍ دَخَلَ فیهِمْ…))

هفت . دارای قدرت روحی و صبر و شکیب : جنگ با مستکبران عالم و در افتادن با کفر و شرک و نفاق تحمّلی بسیار بالا می خواهد. باید کسانی باشند که از زیر بار مشکلات ناشی از آن خم به ابرو نیاورند.

یـاران خـاص حـضـرت دلی دریـایـی دارنـد، امـواج مـتـلاطـم شـدایـد و سـخـتـیـهـا دل آنان را نمی لرزاند ((قُلُوبُهم کَزُبُرِ الْحَدید)). آنان بر هر مشکلی که می تازند آن را رام خود می سازند. اگر به کوهها هجوم برند آنها را از پای در می آورند ((لَوْ حَمَلُوا عَلی الجِبالِ لاََذَلُّوها)).

آنـان گـروهـی هستند که با صبر و شکیب خود بر خدا منّت نمی نهند ((قَوْمٌ لَمْ یَمُنُّوا عَلَی اللّهِ بِالصَّبْرِ…))

هشت . روحیه شهادت طلبی : یاران حضرت مهدی (ع ) شیفته لقای الهی و عاشق شهادت اند وآرزومـی کـنـنـد کـه در راه خـدا بـه شـهـادت بـرسـنـد ((… یـَتـَمـَنَّونَ اَنْ یـُقـْتـَلُوا فی سِبیلِاللّهِ)).

مـوارد یـاد شـده بـرخـی از ویـژگیهای نفسانی و معنوی یاران خاص حضرت بود که ذکر شد.

3 ـ 3. ویژگیهای عملی و رفتاری
بـرخـی از خـصـوصـیـات عـمـلی یـاران خـاص حـضـرت را می توان در محورهای زیر مورد بررسی قرار داد.

یـک . سـادگـی و بـی پـیـرایـگـی : یـاران مـهـدی (ع ) جـلال و جـبروت و حشمت ظاهری ندارند. با دبدبه و کبکبه ظاهری و تشریفات چشم پرکن نـیـسـتـنـد. از ایـن رو، در میان زمینیان ناشناخته اند. در نگاه مستکبران خوار و کوچک جلوه می کنند، ولی در میان ملکوتیان معروف و در نگاه مؤ منان ارزشمند هستند.

امیر مؤ منان در وصف آنها می فرماید:

گـروهـی بـا کـافران به نبرد می پردازند که در نظر مستکبران خوار و زبون هستند، در آسمان معروف و در زمین ناشناخته اند ((یُجاهِدُهُمْ فِی اللّهِ قَوْمٌ اَذِلَّةٌ عِنْدَ المُتَکَبِّرینَ، فِی الاَرْضِ مَجْهُولُونَ، وَ فِی السَّماءِ مَعْرُوفُونَ)).

ظـاهـر آنـان نـشـان نـمـی دهـد کـه جـزو اصـحـاب خـاص مـهـدی (ع ) هـسـتـنـد. مـگـر در هـشـت سـال دفـاع مـقـدس کـسی شهید همّت ، شهید باکری ، شهید خرازی و دیگر سرداران رشید اسـلام را مـی دیـد بـاور مـی کـرد کـه فـرمـانـده لشـکـر و فـدایـی راه امـام راحل (ره ) هستند؟!

جـوانـان پـا بـه رکـاب امام زمان (ع ) در انقلاب جهانی اش نیز همین گونه اند. آنان چون سـاده و بی پیرایه اند به چشم نمی آیند، ولی آوازه آنان به جمع ملکوتیان رسیده است ((فِی السَّماءِ مَعْرُوفُونَ)).

دو. جدیّت در کار و تلاش روزانه : یاران مهدی (ع ) به تعبیر شهید بهشتی شیفتگان خدمت انـد نـه تشنگان قدرت . آنان برای کار در حکومت جهانی مهدی موعود(ع ) و تحقق بخشیدن به منویّات امام زمانشان سر از پا نمی شناسند. آرام و قرار ندارند. تنبلی ، بی حالی ، سهل انگاری و کار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن در قاموس آنان مفهومی ندارد.

یاران مهدی (ع ) مردانی هستند که شبها نمی خوابند و یا به قدر اندک می خوابند ((رِجالٌ لا یَن امُونَ اللَّیْلَ…)). یک معنای این عبارت این است کـه شـبـهـا را بـه شـب زنـده داری مـی پـردازند. ولی معنای دیگرش نیز آن است که اینان خـوابـشـان سـبـک اسـت ، کـمـتر می خوابند و شبها علاوه بر شب زنده داری به فکر مردم ، خـدمـتـگـزاری و چـگونگی انجام وظیفه کردن برای آنان هستند. چنانکه در حدیثی دیگر امام صادق (ع ) به مفضّل می فرماید:

ای مـفـضّل ! بدان ، اگر حکومت در دست ما بود، جز سیاست شب (عبادت ، اقامه حدود و حقوق الهـی و حراست مردم ) و سیاحت روز (سیر کردن و رسیدگی به مشکلات مردم )… چیزی در کار نبود.

یـاران حضرت اگر جانشان را نیز در راه خدمتگزاری و التزام رکاب امام زمان (ع ) بدهند، احـسـاس مـی کـنـنـد کـاری بـزرگ نـکـرده انـد ((… لَمْ یـَسـْتـَعـْظـِمـُوا بـَذْلُ اَنْفُسِهِمْ فِی الحَقِّ))

آنها در مبارزه نیز همواره آماده و جدّی هستند و در این راه دست از سلاح بر نمی دارند تا خدا راضـی شود ((لا یَکُفُّونَ سُیُوفَهُمْ حَتّی یَرْضَی اللّهُ عَزَّوَجَلَّ))

آنـان راهبان شب اند و شیران روز. در میدان کار و تلاش همانند شیری ژیان ایفای نقش ‍ می کنند.

سـه . سـاده زیـسـتی : یکی از نقاط ضعف در مدیریت و مدیران ، روحیه اشرافیگری است . اشـرافـیـگـری بـه تـعـبیر مقام معظم رهبری برای یک کشور آفت است ، ولی اشرافیگری مسئولان ، آفت مضاعف است .

یـاران خـاص مـهـدی (ع ) زنـدگـی مـعـمـولی دارنـد. رونـد زنـدگـی آنها به سمت تنعّم و تـجـمـل پـرسـتـی نیست . آنها با امامشان پیمان بسته اند که همانند او ساده زندگی کنند؛ غـذای سـاده بخورند؛ لباس ‍ ساده بپوشند؛ وسیله نقلیه معمولی سوار شوند؛ به مقدار کم قانع باشند.

امام صادق (ع ) درباره ساده زیستی حضرت مهدی (ع ) می فرماید:

بـه خـدا سـوگـنـد! او جـامـه درشت می پوشد و خوراک خشک و ناگوار می خورد ((فَوَاللّهِ مالِباسُهُ اِلاَّ الْغَلیظَ، وَ لا طَع امَهِ اِلا الجَشَبَ)).

امـام زمـان (ع ) از یـاران خـود تـعهّد می گیرد که همین سیره را عملی کنند و آنها نیز در این مسیر دست از پا خطا نمی کنند.

چـهـار. ولایـتـمـداری : یاران حضرت ، امام خود را به شایستگی می شناسند و به او اعتقاد دارند ((اَلْقائِلینِ بِاِمامَتِّهِ)). این معرفت ، شناخت شناسنامه ای نیست بلکه معرفت به حق ولایت است . از این رو، به امامشان عشق می ورزند و دلهای آنان از محبت مهدی (ع ) لبریز است . بر لوح دل آنان جز الف قامت مهدی (ع ) نوشته ای نیست . ایـن شـیـدایـی بـه حـدّی اسـت کـه برای تبرّک دست بر زین اسب امام می کشند و تبرّک می جـویند. آنها به هنگام نبرد پروانه وار شمع وجود مهدی (ع ) را در میان می گیرند و از او مـحـافـظـت مـی کـنـنـد ((یـَتـَمَسَّحُونَ بِسَرْجِ الاِمامِ یُطْلُبُونَ بِذلِکَ الْبَرَکَةَ وَ یَحَفُّونَ بِهِ یَقُونَهُ بِاَنْفُسِهِمْ فِی الْحَرْبِ…))

ولایـتـمـدرای آنـان عـلاوه بر عشق و دلدادگی در برابر امام زمان (ع )، در اطاعت از فرامین ایـشـان عـیـنیت می یابد. آنان بازوان پرتوان مهدی (ع ) و در برابر او سلم محض و مطیع مـحـض هـسـتـنـد. تمام تلاش آنها همین است که فرامین امامشان را اجرا کنند ((مُجِدُّونَ فُی طاعَةِ اللّهِ وَ طاعَتِهِ)). آنها مهدی (ع ) را محور، قلّه و چشم انداز تـمـام حـرکـتـهـا و جـهـت گـیـریـهای خود می دانند و در راستای کمک به آرمانها و منویات و تدابیر او گام بر می دارند و به دلالت او و با انگشت اشاره او حرکت می کنند.

هر چه امام دستورشان دهد، انجام می دهند. در برابر فرمان امامشان از کنیز زرخرید، مطیع تـرنـد ((وَ هـُمْ اَطـْوَعُ مـِنَ الاَْمَةِ لِسَیِّدِها)). به تعبیر امروزه آنان در برابر قرائت امام زمان (ع ) از خود قرائتی جدا ندارند.

پـنـج . انـضـبـاط و روحـیـه تـشکیلاتی : نظم و انضباط، شرط اصلی برای توانایی هر سـازمـان نـظـامـی اسـت . ستاد فرماندهی حکومت جهانی مهدی (ع ) از انضباطی آهنین ، نظمی مـنـطـقـی و روحـیـه تـشکیلاتی برخوردارند. معنا ندارد غیر از این باشد؛ چرا که آنان می خـواهـنـد دنـیـا را بـه نـظم و انضباط وادارند و انسجام جهانی ایجاد کنند. امام علی (ع ) این ویژگی آنان را این گونه ستوده است :

گـویـا آنـان را مـی نـگـرم کـه هـیـاءتـی یـکـسـان و قـد و قـامـت بـرابـر دارنـد، جـمال و برازندگی و لباس آنان نیز مثل هم است ((کَاَنّی اَنْظُرُ اِلَیْهِمَ و الزِّیُّ واحِدٌ وَ الْقَدُّ واحِدٌ وَ الْجَمالُ واحِدٌ وَ اللِّباسُ واحِدٌ)).

شـش . اتـحـاد و انـسـجـام و برادری : یاران خاص حضرت برگزیدگانی اند که خداوند قـلوب آنـهـا را بـه یـکـدیـگـر گـره زده اسـت ((یـُؤَلِّفُ اللّهُ بـَیْنَهُمْ …)) ((یُؤَلِّفُ اللّهُ قُلُوبَهُمْ )). روح برادری ، اعتماد، همدلی و یکرنگی بر آنان حاکم است . انـدیشه هایشان متحد و یگانه ، دیدگاههایشان همانند، دلهایشان به هم پیوسته و به هم گـره خـورده است . به یکدیگر عشق می ورزند و با هم مهربانند و خیرخواه همدیگر هستند. رابـطـه دوسـتـی آنـهـا چـنان مستحکم است که گویی برادران تنی و از یک پدر و مادراند ((کـَاَنَّمـا رَبـّاهـُمْ اَبٌ واحـِدٌ وَ اُمُّ واحِدَةٌ قُلُوبُهُمْ مُجْتَمِعَةٌ بِالَْمحَبَّةِ وَ النَّصیحَةِ)).

انـسـجـام و اتحاد کلمه در میان مدیران مطلبی بسیار اساسی و مهم است و یاران حضرت از ایـن نـعـمـت الهـی به شکلی شایسته برخوردارند و تواضع و روح برادری در میان آنان مـوج مـی زنـد. از این رو، به یکدیگر احترام می گذارند. خیرخواه یکدیگرند. نسبت به هم مواسات دارند. هیچ گونه اختلاف و نزاعی میان آنان در نمی گیرد و…

هـفـت . روحـیـه حـمـاسی و سلحشوری : هنر مدیریت همین است که بتواند از موانع عبور کند و موانع آنها را متوقف نسازد و ماءیوس نکند که بگویند نمی توان جلو رفت . یاران مهدی (ع ) در شـجـاعـت و دلیـری و نترسی بی نظیرند. روحیه ای حماسی و سلحشوری دارند ((هُمْ کَرّارُونَ…))

آنـان سـپـاه غـضـب و مـظـهـر خشم الهی اند که در آخرالزمان برای یاری حضرت مهدی (ع ) خـواهـند آمد ((جَیْشُ الْغَضَبِ قَوْمٌ یَْاءتُونَ فی آخِرِ الزِّمانِ…)). آنـان در کـارزار هـمانند شیرانی هستند که از بیشه های خود بیرون آمده انـد و هـیـچ چـیـز جـلودارشـان نـیـست . اگر اراده کنند کوهها را از جای خود بر می کنند و از مـوانـع می گذرند و خاکریزهای دشمن را یکی پس از دیگری فتح می کنند ((کُلُّهُمْ لُیُوثٌ قـَدْ خـَرَجـُوا مِنْ غاباتِهِمْ، لَوْ اَنَّهُمْ هَمُّوا بِاِزالِةِ الجِبالِ لاََزالُوها مِنْ مِواضِعِها)).

آنان تیز پروازان و بهترین سوارکاران دنیا هستند ((هُمْ خَیْرٌ فِوارِسَ عَلی ظَهْرِ الاَْرْضِ اَوْ مِنْ خَیْرِ فَوارِسَ عَلی ظَهْرِ الاَْرْضِ)).

بـرای درهـم کـوبیدن ظلم و استکبار و با شعار انتقام گیری از خون امام حسین (ع ) به راه مـی افـتـنـد. ابـّهـت و آوازه آنـهـا جـلوتـر از خـودشـان حـرکـت مـی کـنـد و در دل دشـمـنـان اسلام رعب می افکند. رعب و وحشت آنها یک ماه جلوتر از خودشان پیش می رود و خداوند به وسیله آنها امام زمان (ع ) را یاری می کند.

((شِعارُهُمْ: یا لَثاراتِ الْحُسَیْنِ! یَسیرُ الرُّعْبَ اَمامَهُمْ مَسیرَةَ شَهْرٍ… بَهَمْ یَنْصُرُ اللّهُ اِمامَ الْحَقِّ)) حارالانوار، ج 52، ص 308.+

یـاران مهدی (ع ) گروهی هستند که بر اساس حق همواره با دشمنان دین خدا پیکار می کنند و پیروزی را به ارمغان می آورند.

هشت . عدالت پیشگی و دادگری : از ماءموریتهای یاران خاص اجرای عدالت در ممالک است . امام کاظم (ع ) در تفسیر آیه شریفه ((یُحْیی الاَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِها)) فرمود:

نه اینکه خداوند زمین را با باران زنده کند، بلکه مردانی را بر می انگیزد تا عدالت را زنـده کـنـنـد و زمـیـن در پـرتـو آن عـدالت زنـده مـی شـود.

اگـر یـاران مهدی (ع ) خود عادل نباشند چگونه خواهند توانست عدالت را در جهان برقرار کنند. ((ذات نایافته از هستی بخش / کی تواند که شود هستی بخش )).

خـلاصـه کـلام ایـنکه آنان در شایستگیها و امتیازات به گونه ای هستند که به تعبیر امام عـلی (ع ) نـه از نسلهای گذشته کسی از آنان پیشی گرفته و نه از آیندگان کسی به مقام والای آنها می رسد ((لَمْ یَسْبِقْهُمُ الاَْوَّلُونَ وَ لا یُدْرِکُهُمُ الآخِرُونَ)).

یـاران خـاص مـهدی (ع ) در همه عرصه ها الگو و نمونه اند. آنجا که به عنوان فرمانده لشکر مهدی (ع ) انجام وظیفه می کنند از تمام ویژگیهای لازم در یک فرمانده لشکر اسلام برخوردارند و در قلوب مؤ منان عالم جای دارند. هنگامی که به عنوان سربازی فداکار و شجاع در رکاب امام زمانشان هستند، چون پروانه ای بر محور شمع وجود رهبر و مقتدایشان می گردند، دلداده اویند، در برابر او تسلیم محض هستند و ولایتمداری را در عقیده و اخلاق و عـمـل عـیـنیت می بخشند. وقتی که به عنوان کارگزار حکومت جهانی انجام وظیفه می کنند، شیفته خدمت اند نه تشنه قدرت ، بی پیرایه اند، زندگی آنان در حد افراد معمولی است ، بـر مـحور عدالت حرکت می کنند. آنجا هم که به عنوان شهروند جامعه جهانی هستند مطیع قانون مهدوی و در احترام به آنان پیشتازند.

 نظر دهید »

جلب توجه امام زمان عج

24 آبان 1399 توسط مهناز مسن آبادی

حجت‌الاسلام قرائتی مفسر قرآن کریم در برنامه امروز درس‌هایی از قرآن به آثار و برکات توسل به امام زمان(عج) اشاره کرد.
به گزارش مشرق، حجت‌الاسلام قرائتی معلم و مفسر قرآن کریم در برنامه امروز درس‌هایی از قرآن به موضوع آثار و برکات توسل به امام زمان(عج) پرداخت و دعا کردن را زمینه‌ساز توجه امام دانست.

در ادامه متن بیانات حجت‌الاسلام قرائتی در برنامه امروز درس‌هایی از قرآن تقدیم می‌شود.

موضوع برنامه
توسل به امام زمان(عج)

عناوین
توسل،‌ عین توحید است

توجه به خدا، در نماز امام زمان(عج)

توجه پیامبر و امامان به امام زمان(عج)

توصیه به دعا در ماه رمضان

دعا، زمینه توجه امام زمان(عج)

کتاب خدا و عترت پیامبر(ص)، عامل قیام جامعه

دعا عامل رشد فرد و جامعه

متن برنامه
بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین بعدد ما احاط به علمه

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

چند جلسه در مورد آقا امام زمان مطالبی را گفتیم. یک نکته بگویم. هرکس در مورد پیغمبر و قرآن و خدا و امامان حرف می‌زند، این نمی‌تواند معرفی کند، فقط علم خودش را می‌گوید. مثل اینکه شما یک لیوان برداری و در اقیانوس بیاندازی و بگویی: این آب اقیانوس است. نمی‌توانی بگویی: آب اقیانوس است، می‌توانی بگویی: لیوان من اینقدر آب گرفته است. آب اقیانوس در لیوان نمی‌رود. بله این بهره من است. بنابراین امثال بنده که در مورد خدا، پیغمبر، قرآن، ائمه اطهار(ع) حرف میزنیم علم خودمان است. یعنی من اینقدر سواد دارم. نه یعنی امام این است که ما گفتیم.

چند شبی صحبت کردیم، چند جلسه‌ای… من هروقت می‌گویم: چند شبی، باید بگویم: چند جلسه‌ای… می‌دانید چرا؟ برای اینکه یکوقت تلویزیون بعد از مرگ ما، می‌خواهد این برنامه‌ها را روز بگذارد. بعد می‌گویم: چند شبی، می‌گویند: شب نبود، الآن روز است. لذا باید بگویم: چند جلسه‌ای که هم شامل روز باشد و هم شامل شب باشد. امشب به دلیل اینکه بالاخره شب جمعه برای دعا خط ویژه می‌روند.

توسل،‌ عین توحید است
ماه رمضان برای دعا خط ویژه می‌روند، می‌خواهیم در مورد امام زمان و دعا صحبت کنیم. در مفاتیح و کتاب‌های دیگر یک سری دعاها مخصوص امام زمان است مثل دعای ندبه، دعای عهد، دعای استغاثه، نمازی داریم به نام نماز امام زمان(ع)، بد نیست اینجا یک جمله با وهابی‌ها بگویم. وهابی‌ها این توسلات ما را شرک می‌دانند. می‌گویند: شما که متوجه به بنده خدا می‌شوید از خدا جدا می‌شوید، بنابراین شرک است. به جای یا حسین باید یا الله بگویید. به جای یا ابالفضل بگویید: یا الله! هرکسی غیر از خدا را صدا بزنید، شرک است. یک آیه قرآن هم دستاویز قرار می‌دهند. آیه این است «فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدا» (جن/۱۸) یعنی با خدا احدی را صدا نزن. «لا تدعوا» یعنی صدا نزن. «مع الله» با خدا احدی را. با خدا هیچکس را صدا نزن، فقط بگو: یا الله، یا حسین و یا حسن نه، جوابش این است که آقای وهابی، تو یک آیه را فهمیدی و از این آیه غافل شدی. آیه دیگر جای دیگر می‌گوید: «فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَر» (شعرا/۲۱۳) گرفتید چه شد؟ با خدا احدی را نخوان، یک آیه بود. جای دیگر می‌گوید: با خدا احدی را به عنوان خدا نخوان. ما یا حسین که می‌گوییم، حسین را به عنوان خدا نمی‌خواهیم، حسین بنده خداست. «قتل فی سبیل خدا»!

پس اگر قرآن می‌گوید: احدی را صدا نزن، «فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدا» جای دیگر تفسیر می‌کند، می‌گوید: احدی را به عنوان خدا صدا نزن. ما هیچ یک از اولیای خدا را خدا نمی‌دانیم. اینها بنده خدا هستند. حالا امتحان هوش برای جوانترها و برای بزرگترها، بعضی بزرگ‌ها هم تیزهوش هستند. فارسی‌اش را بگویید… یکجا می‌گوید: با خدا احدی را صدا نزن. آیه دیگر می‌گوید: با خدا احدی را به عنوان خدا صدا نزن… آفرین! این آیه قرآن در جواب آیه قرآن. حالا اسم اینها برده شد، بگویم. دیگر به ذهنم می‌آید. اینها واسطه‌ها را شرک می‌دانند. مثلاً می‌گوییم: «یا وجیها عند الله اشفع لنا عند الله» شما نزد خدا آبرو دارید. واسطه هستید نزد خدا، نمی‌گوییم: یا امام رضا شفا بده. می‌گوییم: یا امام رضا از خدا بخواه این مریض را شفاء بدهد. اینها واسطه هستند.

دو آیه در قرآن در مورد پرنده هست. یک آیه می‌گوید: «ما یُمْسِکُهُنَ‏ إِلَّا الرَّحْمنُ» (ملک/۱۹) ترجمه‌اش این است این پرنده را در آسمان نگه نمی‌دارد، «یُمسک» یعنی امساک و نگه داشتن، «ما یُمسکُهُن» این پرنده‌ها را در آسمان نگه نمی‌دارد، «الا الرحمن» فقط خدا، شد؟ اما همین قرآن جای دیگر می‌فرماید: «یَطِیرُ بِجَناحَیْه‏» (انعام/۳۸) قاری: «یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ‏ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ»، «یطیر» یعنی با بالش می‌پرد. آیه‌ای می‌گوید: این پرنده را فقط خدا نگه داشته است. آیه دیگر می‌فرماید: این پرنده را بال‌هایش نگه داشته است. یعنی چه؟ یعنی خدا به واسطه بال این پرنده را نگه داشته است. پس همان‌جایی که می‌گوید: فقط خدا، واسطه را دارند.

توجه به خدا، در نماز امام زمان(عج)
ما جمکران می‌رویم. یا غیر جمکران، نماز امام زمان را هرکس خوانده که می‌داند. هرکس نخوانده بداند. در نماز امام زمان که توسل به ولی خدا امام زمان می‌شویم. می‌گویند: صد بار بگو: «ایاک نعبد و ایاک نستعین» صد بار، یعنی آنوقتی هم که ما متوسل به مخلوق می‌شویم، وسط توسل به امام زمان به خدا می‌گوییم: «ایاک نعبد» فقط تو، «ایاک نستعین» فقط از تو کمک می‌خواهیم. «ایاک» یعنی فقط، «ایاک نعبد، ایاک نستعین» یعنی ما توسلمان هم عین توحید است. همان وقتی هم که متوسل می‌شویم می‌گوییم: یا امام زمان، یا حجة بن الحسن، آن منافاتی ندارد. اینها واسطه هستند. یک مثال بزنم.

اگر من گفتم: با کلید در را باز کردم، این حرف درست است. کلیدم هم نشان بدهم. اگر گفتم: من با کلید در را باز کردم، دروغ است یا راست؟ بگویید… اگر گفتم: با دستم در را باز کردم. دروغ است یا راست؟ آن هم راست است. اگر بگویم: خودم در را باز کردم، این هم راست است. اگر هم بگویم: خدا در را باز کرد، این هم درست است. چون خودم و دستم و قدرتم و عقلم و کلیدم همه از اوست. اینها منافاتی ندارد. این صحن را چه کسی ساخت؟ بگویم اراده خدا، درست است. بگویم مهندس، درست است. بگویم بنا، درست است. یعنی یک چیزی که در واسطه‌ها هست، در را باز کردم، کلید در را باز کرد درست است. دستم در را باز کرد. انگشت‌هایم در را باز کرد، بازوی من در را باز کرد. خودم در را باز کردم، همه درست است. ما در مورد امام زمان دعاهای ویژه‌ای داریم. اهل‌بیت ما جملاتی گفتند که خدمت شما بگویم.

توجه پیامبر و امامان به امام زمان(عج)
پیغمبر، اینها را امروز بعد از ظهر دیدم. پیغمبر در مورد حضرت مهدی فرمود: پدرم، مادرم، فدای مهدی! هنوز مهدی به دنیا نیامده است. امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب در روایت فرمود: مادرم، پدرم، فدای مهدی! امام باقر فرمود: پدر و مادرم فدای مهدی! امام رضا فرمود: پدر و مادرم فدای مهدی! قصه چیست؟ حدیثی از امام صادق داریم «وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ‏» اگر من دستم به امام زمان برسد، «لَخَدَمْتُهُ أَیَّامَ حَیَاتِی» (بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۸) تمام عمر خادم می‌شوم. ماجرا چیست؟ در خانه امام رضا نشستید، برای شما از امام رضا بگویم. امام رضا(ع) در قنوت نماز ظهر روز جمعه می‌گوید: «اللهم اصلح عبدک خلیفتک بما اصلحت به انبیائک و رسلک» خدایا مشکل امام زمان را حل کن همینطور که مشکل انبیاء را حل کردی. امام رضا در قنوت نماز روز جمعه می‌گوید: «و اجعلنی من انصار» امام رضا را جزء یاران حضرت مهدی قرار بده. یعنی معلوم می‌شود ما نفهمیدیم قصه چیست که امیرالمومنین می‌گوید: پدرم فدایت! پیغمبر می‌گوید: پدر و مادرم فدایت. ماجرا چیست؟ مسأله چیست؟ البته معنای این نیست که امام زمان مهمتر از امیرالمؤمنین است. نه، پیغمبر، امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسین و امامان ما، اینها که پدرانشان هستند همه مهمتر از حضرت مهدی بودند. ولی گاهی یک کاری را توسط نسل پنجم انجام می‌دهند. توفیقی که حضرت مهدی دارد هیچیک از ۱۲۴هزار پیغمبر نداشتند. موفقیت مهم است. چون گاهی وقت‌ها یک چیزی را به یک کسی می‌دهند.

خدایا شب جمعه است، همه مرده‌ها و زنده‌های ما را بیامرز. یکبار با مرحوم پدرم آمدم حرم امام رضا، پدر من خیلی گریه کرد. من هی نگاه کردم دیدم طوری گریه می‌کند، گفتم: آقا حالی به شما دست داد؟ چه شد؟ گفت: یک توجهی برای من شد، یک نگاه کردم به بابام، پدرم می‌گفت: بابام، یعنی جدم! یک نگاه به بابام کردم. یک نگاه کردم به پسرم که تو هستی. مقایسه کردم، دلم سوخت. گفتم: چه مقایسه‌ای کردی؟ گفت: بابای من می‌خواست به مشهد بیاید. از کاشان، وضع مالی‌اش طوری نبود که حدود صد سال پیش بیاید. به تجار کاشان گفت: مشهد می‌روید مرا هم خبر کنید. اینها آمدند و خبر نکردند و بابای من با کم و زیادش هشتاد سال زندگی کرد، مرد و نتوانست زیارت امام رضا برود. این برای بابام، تو پسرم هستی، یک ساعت با هواپیما بلند شدی از تهران به مشهد آمدی. نگاه می‌کنم خدا چقدر امکانات به تو داده، و چقدر بابای من محروم شد که مرد و مشهد زیارت نکرد. حالا معنایش این نیست که من بهتر از پدربزرگم هستم. پدرم از من بهتر است و پدربزرگم، نیاکان ما به گردن ما حق دارند. ما اگر اجری و کاری هم بکنیم، ثوابش را آنها دارند. اولاد هرکاری بکند، ثوابش را به پدر و مادرش هم می‌دهند. ولی گاهی کسی یک کاری می‌کند که ممکن است استادش این کار را نکند.

امتحان هوش، کدام امام‌ها فرمودند: اگر دستم به امام زمان برسد تا آخر عمر خادمش هستم؟ امام صادق… چند تا از ائمه ما گفتند: پدر و مادرم فدای حضرت مهدی؟ پیغمبر، امیرالمؤمنین، امام باقر، امام کاظم، امام رضا، پنج معصوم این جمله را گفتند. یکوقتی برای ابالفضل شعر می‌گفتند، یک شعر خیلی مرا تحت تأثیر قرار داد. شعر این است. چهار امامی که تو را دیده‌اند، دست علمدار تو بوسیده‌اند. چون ابالفضل که به دنیا آمد، امیرالمؤمنین دستش را بوسید. امام حسن دستش را بوسید. امام حسین دستش را بوسید. امام سجاد هم دستش را بوسید. ابالفضل امام نیست ولی چهار امام دستش را بوسیده است.

چهار امامی که تو را دیده‌اند
دست علمدار تو بوسیده‌اند

توصیه به دعا در ماه رمضان
حالا امام زمان، پدرانشان اینطور دعا… در مورد دعا، معنای دعای اظهار علاقه است. ماه رمضان هم وقت دعاست. جالب است آیه‌ی دعا کنار آیه روزه آمده است. در همان صفحه که می‌گوید: «کُتِبَ‏ عَلَیْکُمُ‏ الصِّیامُ» قاری: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ‏ عَلَیْکُمُ‏ الصِّیامُ» (بقره/۱۸۳) ماه رمضان، روزه بر شما واجب شد. «کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» در ادیان دیگر هم روزه بوده است. بعد از دو سه آیه که در مورد رمضان است به دعا می‌رسد، می‌گوید: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی‏ عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ» (بقره/۱۸۶) آیه قرآن است، می‌گوید: اگر مردم از من سؤال کردند، یعنی آیه‌ای که می‌گوید: دعا بخوانید، با آیه‌ای که می‌گوید: روزه بگیرید، کنار هم در یک صفحه هست. بعضی وقت‌ها برای دعا خط ویژه می‌روند. مثلاً درباره استغفار «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُون‏» (ذاریات/۱۸) استغفار در سحر مزه دیگر دارد. وقت‌های دیگر سحرها آدم خواب است. ولی ماه رمضان که به هوای سحری بلند می‌شویم نماز شب هم بخوانیم. پنج تا دو رکعتی است و یک، یک رکعتی. تقریباً یازده دقیقه طول می‌کشد. یک نماز شب است، قیمت تعاونی‌اش را گفتم، بازار آزاد هم دارد. بازار آزادش این است که به چهل مؤمن دعا کنی، سیصد تا العفو بگویی. کسانی که تا حالا نخواندند راه دستشان نیست، حداقل پنج تا دو رکعتی و یک، یک رکعتی. مثل نماز صبح، یک آیه دیگر داریم وقتی تعریف افراد را می‌کند، می‌گوید: «یستغفرون…» «بالاسحار هم یستغفرون»

دعا اظهار علاقه است. حدیث هم داریم به کسی که دعا می‌کنی به او بگو: من دعایت کردم. آنهایی هم که به ذهنتان می‌آید دعا کنید، دعا کنید ولو با هم بد بودید. چون ممکن است کسی با کسی بد باشد، می‌گوید: نه، من به این دعا نمی‌کنم. یکی از علمایی که هم مجتهد بود، مجتهد پنجاه سال پیش تقریبا و هم سید بود و مجتهد بود و پدر شهید بود و خیلی من به او ارادت داشتم. ایشان استاد من بود. برای من یک خاطره نقل کرد و گفت: فلانی با فلانی قهر بود. گاهی در فامیل، دوست، همسایه، شریک، شاگرد، یکی از اینها رفت مکه و مدینه کنار قبر پیغمبر، داشت به رفقایش دعا می‌کرد. این رفیق که با هم دعوا داشتند یادش آمد. تا یادش آمد گفت: به تو دعا نمی‌کنم. حال مرا گرفتی تا زنده بودی. دوباره برای رفیق‌هایش دعا کرد، باز آن رفیق به ذهنش آمد. چند بار هی به ذهنش آمد و این طردش کرد. شب به خوابش آمد گفت: من و تو در دنیا با هم بد بودیم و کت کاری داشتیم. با هم مسأله داشتیم. الآن من مردم. دستم کوتاه است، تو مدینه نزد پیغمبر بودی. من هی آمدم خودم را به تو نشان دادم، چرا مرا طرد کردی؟ این استاد ما می‌گفت: از این معلوم می‌شود آدم‌هایی که به ذهن آدم می‌آیند روحشان دارد التماس می‌کند. سوا نکن… به فلانی دعا می‌کنم. به فلانی…

حتی رفیق‌هایت را با یک کلمه و دوستانش اضافه کن. این دعای شما میلیونی میشود. مثلاً شما می‌خواهید به سید حسن نصر الله دعا کنید. یک شیعه عالم در مقابل اسرائیل، استخوان در گلوی آمریکا و اسرائیل است. شما می‌گویید: «اللهم اغفر سید حسن نصر الله» بگو و دوستانش… تا گفتی و دوستانش دهها میلیون اضافه میشود.

دعا، زمینه توجه امام زمان(عج)
در دعا اظهار علاقه هست. ما که دعا می‌کنیم او هم به ما دعا می‌کند. چون قرآن یک آیه دارد «وَ إِذا حُیِّیتُمْ‏» قاری: «وَ إِذا حُیِّیتُمْ‏ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها»،«وَ إِذا حُیِّیتُمْ‏ بِتَحِیَّةٍ» یعنی اگر کسی به شما سلام کرد، گفت: سلام، شما گرمتر جواب بده و بگو: سلام علیکم. اگر گفت: سلام علیکم، بگو: سلام علیکم و رحمة الله! اگر گفت: سلام علیکم و رحمة الله، بگو: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته!

یک کسی وارد اتاقی شد گفت: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته! این دید همه را گفت. گفت: سمع الله لمن حمده الله اکبر! چون دیگر تو تا آخرش را گفتی، من دیگر چیزی ندارم بگویم. یک کسی هم به پیغمبر گفت: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته، حضرت فرمود: شورش را درآوردی. یک چیزی هم برای ما بگذار. ولی اگر ما به امام زمان(ع) دعا کنیم، امام زمان هم طبق این آیه که می‌گوید: «وَ إِذا حُیِّیتُمْ‏ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها» امام زمان هم به ما دعا می‌کند. چون در قرآن یک آیه داریم می‌گوید: «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ‏ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُون‏» (بقره/۱۵۲) یادم باشید، یادتان می‌کنم. ما یاد امام زمان باشیم، امام زمان هم یاد ما است. اگر ما حق امام زمان و خمس را دادیم، امام زمان هم به ما می‌گوید: از عمرت خیر ببینی.

آیه قرآن داریم که ای پیغمبر، این کسی که می‌رود زکات می‌دهد.، زکاتش را گرفتی در حقش دعا کن. «خُذْ مِنْ‏ أَمْوالِهِمْ‏ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ» (توبه/۱۰۳) «صلِّ علیهم» یعنی پیغمبر اینکه زکات داده، تو پیغمبر بر او درود بفرست. بر این آقا صلوات بفرست. (صلوات حضار) این خیلی مهم است. اگر کسی زکات داد، زکاتش را بگیر که این زکات وسیله می‌شود که مال و نسل و لقمه‌اش پاک شود، از بخل رهایی پیدا می‌کند. آدمی که خمس و زکات بدهد، بخل را از خودش دور کرده است. چون بخیل باشد نمی‌دهد. بعد می‌گوید: «و صلِّ علیهم» خیلی مهم است. یک چیزی میخواهم بگویم دقت کنید. در قرآن نداریم پیغمبر! اینهایی که نماز می‌خوانند به آنها درود بفرست، درود بفرست که به نماز آمده است. نه! نگفته: روزه گرفتند، پیغمبر به این روزه‌دارها درود بفرست. پیغمبر به اینها که مکه رفتند، درود بفرست. به اینهایی که جبهه رفتند، درود بفرست. هیچیک از واجبات را خدا به پیغمبر نگفته، به این مرد یا خانمی که این کار را انجام داد، درود بفرست. اما به زکات که می‌رسد، می‌گوید: «خُذْ مِنْ‏ أَمْوالِهِمْ‏ صَدَقَةً» از مردم که صدقه و زکات ‌می‌گیری، «صَلِّ عَلَیْهِمْ» بر تو واجب است بر اینها درود بفرستی. این فرق بین زکات و همه عبادت‌ها است. امام رضا فرمود: ما کار به خمس شما نداریم. امام می‌تواند با معجزه سنگ را هم طلا کند. نیازی به دو مثقال طلای تو ندارد. ولی می‌گوید: کسانی که خمس نمی‌دهند، ما اهل‌بیت در حق اینها دعا نمی‌کنیم. صد تومان داده، خوب بیست تومان را خمس بده. اینقدر نیازهایی هست اگر مردم خمس بدهند فقیری روی کره زمین باقی نمی‌ماند. ما دعا کنیم او به ما دعا می‌کند. «وَ إِذا حُیِّیتُمْ»

خود امام به ما سفارش کرده، «أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ‏ الْفَرَجِ» (بحارالانوار/ ج ۵۲/ ص ۹۲) فرمود: خیلی به ما دعا کنید. برای اینکه ظهور ما نزدیک شود. دعای بر امام زمان کار همه امامان بوده است. در خطبه غدیر هنوز امام زمان به دنیا نیامده، در خطبه غدیر خم پیامبر فرمود: «علی ان الخاتم الائمه منا القائم المهدی» (صلوات حضار) آخرین امام از ما هست، نام او قائم است و مهدی است. این مسأله مهمی است.

کتاب خدا و عترت پیامبر، عامل قیام جامعه
اصلاً جالب این است که در دین ما همه قیام است. یعنی حرکت، شور و نشاط، قرآن ما می‌گوید: «فِیها کُتُبٌ‏ قَیِّمَةٌ» (بینه/۳) کتاب‌هایی داریم که سبب قیام شماست. در مورد حج می‌گوید: «قِیاماً لِلنَّاس‏» (مائده/۹۷) قاری: «قیاماً للناس و الحج بیتک الحرام»، «قِیاماً لِلنَّاس‏» یعنی… حالا این «قِیاماً لِلنَّاس‏» آیه قرآن است. باقی‌اش را می‌ترسم به جای دیگر وصله شود… «قِیاماً لِلنَّاس‏»

نماز را می‌گوید: «أَقِیمُوا الصَّلاةَ» یعنی راجع به نماز گفته، «اقیموا» اقامه، امام ما قائم، نماز ما «أَقِیمُوا الصَّلاةَ» قیامت‌مان، قیامت. «یَوْمَ‏ الْقِیامَة»، «نَسُوا یَوْمَ‏ الْحِسابِ» (ص/۲۶) قیامت. کتاب ما «کُتُبٌ قَیِّمَة» (بینه/۳) یعنی دین باعث حرکت است، دین باعث رکود نیست. مذهبی کسی است که اهل حرکت باشد. مذهبی‌های وارفته، مذهبی قرآنی نیستند. چابک، آماده باش، عالم، دعا به امام زمان نوعی یاد امام زمان و تشکر از اوست. اصلاً اگر کسی خواسته باشد دعا کند و دعایش مستجاب شود، ما اگر بخواهیم دعای ما مستجاب شود، به طور اتوماتیک… بگذارید مثال بزنم، اگر شما رفتی لباس بشویی، دست‌های خودت هم پاک می‌شود. ولو هدفت شستن لباس است. ولی کسی که با دست لباس می‌شوید، دست‌های خودش هم پاک می‌شود، عرق بدنش هم درمی‌آید، غذایش هم هضم می‌شود، ورزش هم می‌کند. ایام فراغتش هم پر می‌شود. غرض او نماز است ولی اینها هم درونش هست. شما خواسته باشی دعایت مستجاب شود باید لقمه‌ات پاک باشد. حدیث داریم از خودم نیست. حدیث داریم هرکس می‌خواهد دعایش مستجاب شود لقمه‌اش را حلال کند. لقمه‌اش پاک باشد.

دعا عامل رشد فرد و جامعه
هم نشینی با خوب‌ها، اثر دارد. دوری از گناه و دوری از لقمه حرام، دوری از هم‌نشینی با افراد بد، اینها حرکت در مسیر ظهور است. دعا رشد است. همین آیه‌ای که ایشان خواند «وَ إِذا سَأَلَکَ‏ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون‏» (بقره/۱۸۶) «یرشدون» رشد، یعنی دعا سبب رشد انسان است. اصلاً دعا ما را بالا می‌برد. شما دعاهای ماه رمضان را ببین، کجا شما را می‌رساند؟ «اللهم ادخل علی اهل القبور السرور» همه مرده‌ها، «اللهم اشف کل مریض»، «کل اسیر، کل فقیر، کل گرسنه، کل جائع، کل تشنه، کل بی همسر»، «اللهم اکسُ کل عریان» به همه بی همسرها همسر بده. به همه بی لباس‌ها، لباس بده. «هُنَّ لِباسٌ‏ لَکُمْ» (بقره/۱۸۷) همسر لباس است. «اللهم اکسُ کل عریان» خدایا همه برهنه‌ها را بپوشان، یعنی برای همه بی همسرها، همسر، بعضی می‌گویند: یک دعای خصوصی به من کن! باید بگوییم: خدایا این کلمه خصوصی را از دل این پاک کن. چون حالا هم که می‌خواهد دعا کند، می‌گوید: به بچه من دعا کن. آقا یک دعا به این بکن. دیدید بعضی مداح‌ها چه می‌کنند؟ بعضی مداح‌ها می‌گویند: پروردگارا، کسانی که در این هیأت سینه زدند ببخش و بیامرز. حالا اگر هیأت بغلی سینه زدیم چه خاکی بر سرمان کنیم؟ چرا اینقدر روده تنگ است که هسته انار درونش گیر می‌کند. همینطور که در روده تنگ هسته انار گیر می‌کند، روح کوچک هم همینطور است. اصلاً اگر به فکر دیگران باشیم خدا بیشتر به ما می‌دهد.

یک آیه در قرآن داریم می‌گوید: کسی که وارد اتاق شد، وارد سالن شد، با چشمانش دنبال جا می‌گردد، فوری تکان بخورید و جا بدهید. «إِذا قِیلَ‏ لَکُمْ‏ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُمْ» (مجادله/۱۱) این آیه قرآن است. یعنی اگر به شما گفتند: جا بده، با چشمانش دنبال جا می‌گردد، تکان بخورید و جا بدهید. بعد نمی‌گوید: «یفسح الله لکم فی المجالس»، «تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِسِ» تو در مجلس و در مکان تکان بخور، جایش بده. بعد نمی‌گوید: من هم در یک مکان جایت می‌دهم. می‌گوید: تو تکان خوردی، زندگی تو تکان می‌خورد. «یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُمْ» رزقت باز می‌شود. اولاد، زن و بچه، دوستان، برادران، خواهران، گشایش، شما در مکان گشایش بده، خداوند در همه چیز گشایش می‌دهد. خیلی مهم است، این نکته لطیفی بود گفتم. می‌گوید: تو در مکان گشایش بده، بعد نمی‌گوید: «یفسح الله فی المجالس» من در همه چیز گشایش می‌دهم علمت را گشایش می‌دهم. یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)

یکوقت فکر نکنید اگر مثلاً دعای خصوصی شد سهم دیگران، اگر بگوییم: با دیگران، مثلاً می‌گوید: نه، به دیگران نگاه کنید. حتی داریم اگر به چهل مؤمن دعا کنی، دعای خودت هم مستجاب می‌شود. منتهی چهل تا مؤمنی که دلت برایشان بسوزد. نه اینکه خودت، خدایا من دنبال دعای چهل و یکمی هستم، منتهی تو گروگان می‌گیری، گفتی: به چهل مؤمن دعا کن، بعد دعایت را مستجاب می‌کنم. پس من این چهل تا را تند تند می‌گویم ولی غرض من این است. اینطور نباشد. یعنی واقعاً همه را… چون اگر غیر از این باشد معنا دارد.

مثل کسی که در یک جلسه‌ای وارد می‌شود. می‌خواهد یک نفر را ببوسد. منتهی اگر صاف برود ببوسد می‌گویند: هان! چه شد مرا بوسیدی؟ این برای اینکه رد گم کند از دم این کچل را می‌بوسد ولی هدفش آن چهل و یکمی است. می‌گوید: این رقمی نباشد که هدفش… اگر آنقدر رشد کردی، «لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون‏» اگر رشدت به اندازه‌ای بود که مردم را هم جزء خودت دانستی، «بَعْضُکُمْ‏ مِنْ‏ بَعْض‏» (آل‌عمران/۱۹۵) من از شما هستم و شما هم از من هستی. اگر روحت به قدری بالا رفت که دیگران را هم مثل بچه خودت دیدی، خوب به ناموس مردم نگاه نکن. همینطور که دوست داری به ناموس تو نگاه نکنند. اگر دوست نداری دیگران به ناموست نگاه کنند خوب تو هم به ناموس مردم نگاه نکن. اگر دوست نداری کلاه سرت بگذارند، خودت هم سر مردم کلاه نگذار. اگر روح به اینجا رسید این دیگر بنزینی است، با یک ذره کبریت آتش می‌گیرد و دعا مستجاب می‌شود. مشکل ما مشکل درونی است. روایت داریم بسیاری از زندگی شما که تاب می‌خورد برای این است که در دلتان گیر دارید. «اخبث سرائرکم» خبث یعنی خبیث، سرائر، سریره، یعنی باطن، یعنی باطن شما خراب است. باطنمان خراب است. این خیلی مهم است.

سیب زمینی خریدی، زنگ بزن به همین همسایه بگو: یک وانتی آمده، جنسش خوب است و قیمتش هم نصف است. برو بگیر! نه چشمش کور شود. پسرش کانادا است برود سیب زمینی گران بخرد. به من چه؟ بابا طبقه چهارم است. سطل زباله را میخواهی از طبقه سوم ببری کنار کوچه بگذاری بیایند ببرند. همینطور که از طبقه دوم می‌آیی طبقه سوم می‌آیی می‌بینی همسایه هم، طبقه پایینی هم کیسه زباله دارد. من ببرم؟ مگر من نوکرش هستم؟ چشمش کور خودش ببرد. بابا تو که داری پایین می‌روی این دو تا کیسه را هم ببر. می‌روی نان بخری، بگو: یک پیرزن است نمی‌تواند نان بخرد، یک نان هم برای این پیرزن بخریم. مادرجان، الآن برف است، یا هوا گرم است. مشکل داری، من روزی یک نان برای شما می‌خرم. بعداً پولش را به من بده. بچه‌هایش کانادا هستند، فرانسه هستند. چشمش کور! خودش بیاید بخرد. ما نمی‌کنیم گاهی وقت‌ها کارمان تاب می‌خورد، می‌گوید: «احترم تحترم» تو احترام بگیر، احترام تو را می‌گیرند. اگر شما آدم خوبی باشی نسلت هم خیر می‌بیند. قرآن می‌گوید: حضرت موسی و خضر وارد روستایی شدند، «اسْتَطْعَما أَهْلَها» (کهف/۷۷) قاری: «اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُما» موسی و خضر دو تا پیغمبر بودند، وارد روستایی شدند. گرسنه بودند، نان خواستند. از این روستا هیچکس به اینها نان نداد، ولی همینطور که می‌رفتند دیوار خرابه‌ای را دیدند، خضر به موسی گفت: بیا عملگی کنیم. بیا این دیوار را بسازیم. گفت: ما دو تا پیغمبر هستیم. یک تکه نان خواستیم اینها به ما ندادند. حالا کارگری مفت کنیم؟ چه کسی گفت؟ «لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْراً» (کهف/۷۷) اگر هم می‌خواهی بنایی کنی «اجراً» مزد بگیر. مفت که نمی‌شود. آخرش خود موسی کنار رفت، گفت: تا تأمین اعتبار نشوم دست به کار نمی‌زنم. اول تأمین اعتبار، ولی خضر تنهایی بنایی کرد. گفت: حالا غرض چه بود؟ گفت: یک آدم مؤمنی یک گنجی زیر این دیوار گذاشته است. چون این مؤمن بوده است، خدا می‌خواهد بچه‌هایش خیر ببینند، به پیغمبر گفت: زیر این دیوار را بنایی کن که این گنج لو نرود دیگران ببرند. تا بچه بزرگ شود و وصیت نامه را بخواند و سراغ این گنج برود. یعنی دو تا پیغمبر را به کارگری مجانی وا می‌دارد برای اینکه به پسرش خیر برساند. چون «وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً» (کهف/۸۲) پدر این آدم صالحی بود. نترس یک نان به همسایه‌ات بده. یک وامی به فلانی بده. یک گره‌ای را باز کن. معامله نکنید، او دیدن من نیامد و من هم دیدن او نمی‌روم. او عروسی من نیامد، من هم نمی‌روم. معامله نکنید. حتی کسانی که به شما بی مهری کردند، به آنها مهر ورزی کنید.

حدیث داریم امام زمان فرمود: من شما را فراموش نمی کنم. گرچه هر هفته اعمال ما را می‌بیند. بسیاری از وقت‌ها امام زمان(ع) از دست ما ناراحت است. اما در عین حال امام زمان فرمود: من هر روز به شما دعا می‌کنم و اگر دعای من پشت سر شما نبود، دشمن شما را قورت می‌داد… نمونه‌اش همین آمریکا، آمریکا همه دنیا را قورت داده و ایران در گلویش مانده است. تمام دنیا طاغوت حکومت می‌کند جز ایران. همه دنیا از آمریکا می‌ترسند، جز ایران. امام زمان فرمود: اگر دعای من پشت سر شما نبود، دشمن‌ها شما را قورت داده بودند. چند دعا کنم.

خدایا حدیث داریم اگر دستتان را بالا گرفتید و ده مرتبه یا رب گفتید، خدا می‌گوید: لبیک، چه می‌خواهی، به تو می‌دهم. بسم الله الرحمن الرحیم، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب! اللهم صل علی محمد و آل محمد. خدایا به حق خود امام زمان و اجدادش و یارانش قسمت می‌دهیم، ما و نسل ما را تا آخر تاریخ عالی ترین درجه معرفت و محبت و مودت و اطاعت را نسبت به آقا امام زمان به ما و نسل ما تا آخر تاریخ مرحمت بفرما. سخاوتی که حق امام زمان است بدهیم، شجاعتی که برای او بازو باشیم و ما را از وفاداران و فداکاران حضرتش قرار بده. یارانش را یاری بفرما. تمام توطئه‌ها علیه اسلام و مسلمین در سایه امام زمان خنثی و توطئه‌گران نااهل را نابود بفرما. هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی به ایمان و عقل و علم و عمل و اخلاص و عمق و برکت کار ما بیافزا. اموات ما را بیامرز. هرکس به گردن ما حق دارد را بیامرز.

 نظر دهید »

مقدمات ظهور

23 آبان 1399 توسط مهناز مسن آبادی

 
 

 
مجله  انتظار  بهار 1382، شماره 7 
مقدمات ظهور (1)
 
 
229
هرگز آنقدر ندارم که شوم مسکینت این شرف بس که به مسکین درت مسکینم

«اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم » !

دنیا، میدان تنازع حق و باطل، و سرای پیروزی ها و شکست های گذرای این دو جبهه بوده و خواهد بود: «وتلک الایام نداولها بین الناس » ; این روزگار [گاهی فتح و غلبه، گاهی شکست و مغلوبیت] را ما میان خلایق می گردانیم . (1)

آن چه در این میان، امید بخش دل خسته ی مؤمنان است، فرجام گرم و شیرینی است که قرآن کریم برای این درگیری نوید داده است: «ان الذین یحادون الله ورسوله اولائک فی الاذلین× کتب الله لاغلبن انا و رسلی » کسانی که با خدا و رسول اش مخالفت می کنند، آنان در پست ترین مرتبه ی ذلت اند . خداوند، چنین حتم گردانید که البته من و فرستادگان ام، [بر دشمنان] غالب می شویم . (2)

زبان «کتب الله . . .» ، نشانه ی اراده ی حتمی خدا است .

گویا، مسیر سربلندی و غلبه ی حق و تحقق آن فرجام روشن، تنها از راه آن میدان درگیری و نزاع می گذرد . که در آیه دیگری چنین آمده است: «بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق » (3) ; بلکه ما، همیشه، حق را بر باطل پیروز می گردانیم تا باطل را محو و نابود سازد .

در این باره، آن چه حایز اهمیت است، این است که «آیا نوید چنین فرجام زیبایی، کشنده ی مسئولیت های انسانی و تاریخی پیروان حق خواهد بود . و یا این که هواداران جبهه ی حق، در عین امیدواری و دل دادگی به این قبیل بشارت ها، باید حرکتی هماهنگ با قانون ها و سنت های حاکم بر هستی، در جهت فراهم آوردن و زمینه سازی آن روز موعود داشته باشند؟» . این جا است که ضرورت بحث از علل، عوامل، شرایط و زمینه های ظهور، آشکار می شود و آدمی را در پی کنکاش از آن ها وادار می سازد .

زمینه های ظهور، نوشتاری است که سعی کرده با استمداد از آیات و روایات و سنت های الهی حاکم بر هستی، گامی در این هت بردارد .

 نظر دهید »

مسجد جمکران

22 آبان 1399 توسط مهناز مسن آبادی

مَسجِد جَمْکَران، مسجدی منسوب به امام زمان(عج)، دوازدهمین امام شیعیان، در حاشیه قم که گفته شده در قرن چهارم قمری به‌دستور وی ساخته شده است. بنا به گفته میرزا حسین نوری، محدث شیعی در قرن چهاردهم، مسجد جمکران به دستور امام زمان(عج) و به‌دست شخصی به نام ابوالحسن از علمای قم بنا شده است. محدث نوری از دیداری سخن گفته است که حسن بن مثله جمکرانی با حضرت مهدی(عج) داشته و امام زمان(عج)، دستور ساخت مسجد جمکران را داده است. میرزا حسین نوری، سال وقوع این رخداد را ۳۷۳ یا ۳۹۳ق دانسته و آن را به کتاب مونس الحزین شیخ صدوق نسبت داده است. برخی از محققان، در انتساب مسجد جمکران به امام زمان تردید کرده‌اند؛ نام نبردن کتب رجالی شیعه از کتاب مذکور و اشاره نشدن به این ماجرا در دیگر آثار شیخ صدوق، از دلایل آنهاست.

مسجد جمکران

اطلاعات اوليه
تأسیس:
قرن چهارم قمری
(بنا به نظر محدث نوری)
کاربری:
مسجد
مکان:
قم
نام‌های دیگر:
مسجد صاحب‌الزمان‌ • مسجد قدمگاه‌
مشخصات
مساحت:
.
معماری
سبک:
ایرانی اسلامی
بازسازی:
در دوره‌های مختلف
وبگاه:
پایگاه مسجد جمکران
برخی از مراسم‌های مذهبی مانند جشن نیمه‌شعبان، دعای توسل و دعای ندبه در این مسجد برگزار می‌شود و افرادی از مناطق مختلف ایران به‌ویژه در شب‌های چهارشنبه، در مسجد جمکران حضور می‌یابند. گفته شده است که حضور مردم در شب‌های چهارشنبه در مسجد جمکران از زمان شیخ محمدتقی بافقی، عالم شیعی دوره پهلوی رونق گرفته است؛ چرا که او به همراه شماری از طلاب، شب‌های چهارشنبه در مسجد جمکران به عبادت می‌پرداخت.

مسجد جمکران در دوره‌های مختلف، تعمیر و بازسازی شده است؛ قدیمی‌ترین کتیبه موجود، به تعمیر آن در سال ۱۱۶۷ق اشاره دارد. مسجد تا پیش از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ش، ساختمان کوچکی داشته اما پس از انقلاب توسعه زیادی یافته است. مجموعه مسجد جمکران از محوطه بیرونی، صحن اصلی، شبستان‌ها، مسجد مقام و ساختمان‌های اداری تشکیل شده است.

برای مسجد جمکران، اعمال مخصوصی ذکر شده است؛ از جمله دو رکعت نماز تحیت مسجد و دو رکعت نماز امام زمان. محدث نوری این اعمال را به امام زمان نسبت داده و شیخ عباس قمی به نقل از او در مفاتیح الجنان ذکر کرده است.
 

 نظر دهید »

زندگینامه امام زمان عج

22 آبان 1399 توسط مهناز مسن آبادی

 

گروه معارف ــ آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان ۲۵۵ ق، علی رغم مراقبت‌های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری(ع) چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی‌شباهت به تولد حضرت موسی(ع) و حضرت ابراهیم(ع) نیست. 
آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان ۲۵۵ ق، علی رغم مراقبت‌های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری(ع) چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی‌شباهت به تولد حضرت موسی(ع) و حضرت ابراهیم(ع) نیست.

 زندگينامه امام زمان؛ حضرت مهدي(ع)

نام: محمد بن الحسن
كنيه: ابوالقاسم
امام زمان حضرت مهدی(عج) هم نام و هم كنيه حضرت پيامبر اكرم(ص) است. در روايات آمده است كه شايسته نيست آن حضرت را با نام و كنيه، اسم ببرند تا آن گاه كه خداوند به ظهورش زمين را مزيّن و دولتش را ظاهر گرداند.

القاب امام زمان حضرت مهدی(عج)

مهدى، خاتم، منتظر، حجت، صاحب الامر، صاحب الزمان، قائم و خلف صالح.
شيعيان در دوران غيبت صغرى ايشان را «ناحيه مقدسه» لقب داده بودند. در برخى منابع بيش از ۱۸۰ لقب براى امام زمان(ع) بيان شده است.

 

ولادت امام زمان حضرت مهدی(عج)

وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام زمان حضرت مهدی (عج) در سحرگاه نیمه شعبان ۲۵۵ ق در سامرّا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال ۲۶۰ ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.

آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان ۲۵۵ ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیرنظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان قدم به جهان هستی گذاشتند.

 

سیمای امام زمان حضرت مهدی(عج)

پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام هر کدام در سخنان خود به اوصاف امام مهدی(عج) اشاره کرده اند. حضرت امام رضا علیه السلام در توصیف ویژگی های چهره و سجایای اخلاقی و ویژگی های برجسته آن حضرت می فرمایند: «قائم آل محمد(عج) هاله هایی از نور چهره زیبای او را احاطه کرده است رفتار معتدل و چهره شادابی دارد. از نظر ویژگی های جسمی شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) است. نشانه خاصّ او آن است که گرچه عمر بسیار طولانی دارد، ولی از سیمای جوانی برخوردار است؛ تا آن جا که هر بیننده ای او را چهل ساله یا کمتر تصور می کند. از دیگر نشانه های او آن است که تا زمان مرگ با وجود گذشت زمان بسیار طولانی هرگز نشان پیری در چهره او دیده نخواهد شد».
 
حجت خدا
روزی عثمان بن سعید بن عمری به همراه حدود چهل نفر از بزرگان شیعه به حضور امام عسکری علیه السلام رسیدند تا درباره جانشین آن حضرت سؤال کنند و در آینده از ایجاد اختلاف در مسئله امامت جلوگیری کنند. راوی می گوید: وقتی عثمان بن سعید به حضرت عسکری علیه السلام گفت: آمده ایم تا درباره مطلب مهمی که شما به آن آگاه ترید از شما سؤال کنیم، حضرت عسکری علیه السلام فرمودند: بنشین عثمان. پس از ساعتی امام علیه السلام فرمودند: آیا می خواهید بگویم به چه منظوری آمده اید؟ همه گفتند: ای فرزند رسول خدا، بفرمایید. آنگاه حضرت فرمودند: آمده اید تا درباره حجت خدا و امام پس از من بپرسید. همه گفتند: آری. در این لحظه ناگهان پسری که چهره درخشانی چون ماه داشت و از هر حیث به امام عسکری علیه السلام شبیه بود وارد شد. حضرت فرمودند: بعد از من پیشوای شما و جانشینم این فرزند من است. مواظب باشید پس از من در دین دچار آشفتگی نشوید…

دوران زندگی امام زمان حضرت مهدی(عج)

دوران زندگی امام زمان حضرت مهدی(عج) به چهار دوره تقسیم می شود:

۱) از تولد تا غیبت امام زمان حضرت مهدی(عج):

امام زمان حضرت مهدی (عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام زمان حضرت مهدی (عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.

۲) غیبت صغری امام زمان حضرت مهدی(عج):

پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال ۲۶۰ ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال ۳۲۹ ق ادامه پیدا کرد. در این دوره امام زمان حضرت مهدی(عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند.

۳) دوره غیبت کبری امام زمان حضرت مهدی(عج):

این دوران از سال ۳۲۹ ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.

۴) دوره حکومت امام زمان حضرت مهدی(عج):

پس از ظهور، امام زمان حضرت مهدی(عج) براساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.

صورت و سيرت امام زمان حضرت مهدی(عج)

چهره و شمايل حضرت مهدي(ع) را راويان حديث شيعي و سني چنين نوشته اند چهره اش گندمگون ، ابرواني هلالي و كشيده ، چشمانش سياه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهايش براق و گشاد ، بيني اش كشيده و زيبا، پيشاني اش بلند و تابنده . استخوان بندي اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهايش درشت .گونه هايش كم گوشت و اندكي متمايل به زردي  - كه از بيداري شب عارض شده -بر گونه راستش خالي مشكين . عضلاتش پيچيده و محكم ، موي سرش بر لاله گوش ريخته ، اندامش متناسب و زيبا ، هياتش خوش منظر و رباينده ، رخساره اش در هاله اي از شرم بزرگوارانه و شكوهمند غرق . قيافه اش از حشمت و شكوه رهبري سرشار .نگاهش دگرگون كننده ، خروشش درياسان ، و فريادش همه گير ” .حضرت مهدي صاحب علم و حكمت بسيار است و دارنده ذخاير پيامبران است . وي   نهمين امام است از نسل امام حسين(ع) اكنون از نظرها غايب است . ولي مطلق و خاتم اولياء و وصي اوصياء و قائد جهاني و انقلابي  اكبر است . چون ظاهر شود ، به كعبه تكيه كند ، و پرچم پيامبر(ص) را در دست گيرد و دين خدا را زنده و احكام خدا را در سراسر گيتي جاري كند . و جهان را پر از عدل و داد و مهرباني كند .حضرت مهدي(ع) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلي است و همه هستي او را فراگرفته است . مهدي(ع) عادل است و خجسته و پاكيزه . ذره اي از حق را فرو نگذارد . خداوند دين اسلام را به دست او عزيز گرداند . در حكومت او ، به احدي ناراحتي نرسد مگر آنجا كه حد خدايي جاري گردد .مهدي (ع) حق هر حقداري را بگيرد و به او بدهد . حتي  اگر حق كسي زير دندان ديگري   باشد ، از زير دندان انسان بسيار متجاوز و غاصب بيرون كشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حكومت مهدي (ع) حكومت جباران و مستكبران ، و نفوذ سياسي   منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مكه - قبله مسلمين - مركز حكومت انقلابي مهدي   شود . نخستين افراد قيام او ، در آن شهر گرد آيند و در آنجا به او بپيوندند …برخي به او بگروند ، با ديگران جنگ كند ، و هيچ صاحب قدرتي و صاحب مرامي   ، باقي   نماند و ديگر هيچ سياستي و حكومتي ، جز حكومت حقه و سياست عادله قرآني   ، در جهان جريان نيابد . آري ، چون مهدي(ع) قيام كند زميني  نماند ، مگر آنكه در آنجا گلبانگ محمدي : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد .در زمان حكومت مهدي(ع) به همه مردم ، حكمت و علم بياموزند ، تا آنجا كه زنان در خانه ها با كتاب خدا و سنت پيامبر(ص) قضاوت كنند. در آن روزگار، قدرت عقلي توده ها تمركز يابد . مهدي(ع) با تاييد الهی، خردهاي مردمان را به كمال رساند و فرزانگي  در همگان پديد آورد … .مهدي (ع) فرياد رسي است كه خداوند او را بفرستد تا به فرياد مردم عالم برسد .در روزگار او همگان به رفاه و آسايش و وفور نعمتي  بيمانند دست يابند . حتي   چهارپايان فراوان گردند و با ديگر جانوران ، خوش و آسوده باشند. زمين گياهان بسيار روياند آب نهرها فراوان شود، گنجها و دفينه هاي  زمين و ديگر معادن استخراج گردد. در زمان مهدي(ع) آتش فتنه ها و آشوبها بيفسرد، رسم ستم و شبيخون و غارتگري برافتد و جنگها از ميان برود. در جهان جاي ويراني نماند ، مگر آنكه مهدي(ع) آنجا را آباد سازد. در قضاوت‌ها و احكام مهدي(ع) و در حكومت وي ، سر سوزني  ظلم و بيداد بر كسي نرود و رنجي بر دلي ننشيند .مهدي ، عدالت را ، همچنان كه سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه هاي مردمان كند و دادگري او همه جا را بگيرد .

اصحاب و ياران امام زمان حضرت مهدی(عج):

۱. عثمان بن سعيد عمروى (متوفاى سال ۲۶۵ ق.).

۲. محمد بن عثمان عمروى (متوفاى سال ۳۰۴ق.).

۳. حسين بن روح نوبختى (متوفاى سال ۳۲۶ق.).

۴. على بن محمد سمرى (متوفاى سال ۳۲۹ق.).

اين چهار تن نماينده بلافصل امام زمان حضرت مهدی (عج) بودند كه در ايام غيبت صغرى، پس از شهادت امام حسن عسكرى(ع)، از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹، به مدت ۷۰ سال به ترتيب، واسطه ميان امام زمان حضرت مهدی (عج) وشيعيان ايشان بودند. اين چهار نفر به «نوّاب اربعه» مشهورند. ولى در هنگام خروج آن حضرت، ۳۱۳ نفر از يارانش به او پيوسته و نخستين هسته لشكريان امام زمان حضرت مهدی (عج) را تشكيل مى‏دهند. علاوه بر آنان، هزاران نفر در ايام غيبت آن حضرت به اين مقام ارجمند نايل شده‏اند كه بر ديگران پنهان مانده است و پنهان خواهد ماند. همچنين افراد بسيارى در ايام غيبت به محضرش شرفياب گشته و از عناياتش بهره‏مند شده‏اند كه در اين جا به نام برخى از آنان اشاره مى ‏گردد:

۱. اسماعيل بن حسن هرقلى.
۲. سيد محمد بن عباس جبل عاملى.
۳. سيد عطوه علوى حسنى.
۴. اميراسحاق استرآبادى.
۵. ابوالحسين بن ابى بغل.
۶. شريف عمر بن حمزه.
۷. ابوراجح حمامى.
۸. شيخ حر عاملى.
۹. مقدس اردبيلى.
۱۰. محمد تقى مجلسى.
۱۱. ميرزا محمد استرآبادى.
۱۲. علامه بحر العلوم.
۱۳. شيخ حسين آل رحيم.
۱۴. ابوالقاسم بن ابى جليس.
۱۵. ابو عبداللَّه كندى.
۱۶. ابو عبداللَّه جنيدى.
۱۷. محمد بن محمد كلينى.
۱۸. محمد بن ابراهيم بن مهزيار.
۱۹. محمد بن اسحاق قمى.
۲۰. محمد بن شاذان نيشابورى.

زمامداران معاصر امام زمان حضرت مهدی(عج):

امام زمان حضرت مهدی (عج) از زمان تولد (سال ۲۵۵ هجرى) تا زمان ظهور و تشكيل حكومت جهانى، با تمام حاكمان و زمامداران كشورهاى اسلامى و غير اسلامى، معاصر بوده و خواهد بود؛ اما خلفاى عباسى كه در ايام غيبت صغراى آن حضرت بر مسلمانان حكومت راندند، عبارتند از:

۱. مهتدى عباسى (۲۵۵ - ۲۵۶ق.).

۲. معتمد عباسى (۲۵۶ - ۲۷۹ق.).

۳. معتضد عباسى (۲۷۹ - ۲۸۹ق.).

۴. مكتفى عباسى (۲۸۹ - ۲۹۵ق.).

۵. مقتدر عباسى (۲۹۵ - ۳۲۰ق.).

۶. قاهر عباسى (۳۲۰ - ۳۲۲ق.).

۷. راضى عباسى (۳۲۲ - ۳۲۹ق.).

۸. متقى عباسى (۳۲۹ - ۳۳۳ق.).

هنگامى كه امام زمان حضرت مهدی(عج) ظهور كند و قيام آزادى بخش وى فراگير شود، برخى از سلاطين و حاكمان كشورها در برابر او تواضع نموده و سر تسليم فرود مى‏آورند و برخى ديگر با آن حضرت، به مقابله و منازعه بر مى‏خيزند و پس از درگيرى، متحمل شكست و اضمحلال خواهند شد و حكومت آن حضرت، از شرق تا غرب كره زمين را فرا خواهد گرفت. در اين باره، روايات فراوانى از معصومين(ع)نقل شده است كه براى نمونه، حديثى را از امام محمد باقر(ع) بيان می ‏كنيم:

عَن أبي جعفر(ع) قال: القائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بالرُّعبِ، مُؤيّدٌ بالنَّصر، تُطوى‏ له الأرضُ وَتظهَرُ لَهُ الكنوزُ ويبلغُ سُلطانه المشرقَ والمغرِبَ ويُظِهرُ اللَّهُ دينهُ على الدّينِ كُلّه ولو كَرِهَ المُشركون فلا يَبقى‏ على وجهِ الأرضِ خرابٌ إلّا عمّر وينزلُ روحُ‏اللَّهِ عيسى بن مريم فيُصلّي خلفه.(۱)

قيام كننده از ما منصور به رعب و مؤيّد به نصر است. زمين از براى او در نورديده شود و گنج‏هاى پنهان را براى او آشكار كند. سلطنت و حكومت او شرق و غرب را فرا خواهد گرفت و خداوند منان، به دست او دين خود را بر همه دين‏ها غالب گرداند، اگر چه مشركان را خوش نيايد. در روى زمين هيچ خرابى باقى نماند، مگر اين كه آبادش كند و روح اللَّه، عيسى بن مريم از آسمان نازل شده و بر او اقتدا كند و پشت سرش نماز بخواند

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

فاطمه الزهرا

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس